حکمرانی آب

در بسیاری از مناطق جهان و به‌ویژه کشورهای در حال توسعه، تقاضا برای آب، بیشتر از عرضه آن و هزینه‌های تأمین خدمات به لحاظ مالی، اقتصادی و زیست‌محیطی رو به افزایش است. این عوامل موجب گسترش محدودیت‌ها و افزایش مناقشات آبی شده است. همزمان با افزایش مناقشات، توسعه بیشتر، فشار زیادی را بر اکوسیستم‌های آبی و سایر منابع طبیعی وارد می‌کند. در چنین شرایطی است، که بازساخت حکمرانی آب اجتناب‌ناپذیر می‌شود. سازماندهی و توسعه ظرفیت‌ها ، برنامه‌ریزی راهبردی، تخصیص آب، توسعه و مدیریت منابع آبی، تنظیم مقررات، حوزه‌های مختلف حکمرانی آب هستند که تحول و دگرگونی آن‌ها مورد توجه قرار گرفته است. برای بهبود حکمرانی آب در این حوزه‌ها معمولاً به سه عنصر رعایت قانون، مشروعیت و مشارکت تأکید می‌شود. هرچند که ساختار حکمرانی آب یعنی سیاست‌ها، قوانین و سازمان‌های مرتبط در کیفیت مدیریت آب مؤثرند، اما شرایط کافی هنگامی فراهم می‌شود که تصمیمات به اجرا برسد (یعنی در نظام حکمرانی اقتدار وجود داشته باشد). اقتدار در نظام حکمرانی آب بر اساس استقرار نظام تدبیری حاصل می‌شود که شکل متوازنی از سلسله مراتب، نظام بازار و کسب و کار و سازوکارهای توافق و اجماع میان ذی‌نفعان و عوامل مؤثر را فراهم آورد. ایجاد رابطه هماهنگ و تکمیلی بین دولت و بازار هنگامی مي‌تواند موجبات پرهيز از "تراژدي منابع مشترك" را فراهم كند، که همكاري مؤثر میان گروه‌هاي ذينفع را نیز با خود داشته باشد. ضرورت‌ها و دلایل بهبود حکمرانی علاوه بر تأمین شرایط عینی به تأمین شرایط ذهنی از نظر تغییر نگرش‌ها و رویکردها در سطح بالای مدیریت جامعه و سطوح مختلف دیگر گروداران آب در سطح ملی و محلی، نیاز دارد. هرچند که در اغلب کشورها شواهد مختلفی دال بر شروع این تغییر از دو الی سه دهه تاکنون است، اما در همه کشورها هنوز تفاضا و مطالبه بهبود حکمرانی آب به‌صورت یک نیاز عمومی و عزم ملی بروز و ظهور پیدا نکرده است. در این زمینه توجه به پیشران‌های تغییر و برنامه‌ریزی برای طی‌ کردن مراحل تغییر و رسیدن به سطح مناسبی از وفاق ملی و محلی حائز اهمیت زیادی است که در این بخش از تارنما مورد توجه قرار می گیرد.