انتقال بحران با جابه‌جایی آب

کمیابی آب در بسیاری از کشورها، به‌ویژه در مناطق خشک و نیمه‌خشک، به مشکلی اساسی و بنیادین تبدیل شده است؛ مسئله‌ای که دیگر نمی‌توان آن را صرفاً با راه‌حل‌های مقطعی یا فنی پاسخ داد. بااین‌حال یکی از نخستین گزینه‌هایی که همواره روی میز مسئولان قرار می‌گیرد، طرح‌های بزرگ انتقال آب است. این طرح‌ها معمولاً با زبان نجات‌بخشی و حماسی، تأمین پایدار و ضرورت ملی معرفی می‌شوند. اما پژوهش‌های علمی متعدد نشان می‌دهند که این تصویر ساده و امیدوارکننده، تنها بخشی از واقعیت را نشان می‌دهد..

یکی از مهم‌ترین دستاوردهای پژوهش‌های چنددهه اخیر این است که کمیابی آب غالباً نه به‌‌دلیل فقدان مطلق آب، بلکه به‌‌دلیل نحوه مدیریت، توزیع و مصرف آن رخ می‌دهد..

پژوهش‌های انتقادی تأکید می‌کنند که انتقال آب را نمی‌توان صرفاً به‌عنوان یک پروژه مهندسی دید. این طرح‌ها در بستر ساختارهای حکمرانی، منافع اقتصادی و توازن قدرت معنا پیدا می‌کنند. اینکه کدام منطقه، اولویت ملی تلقی می‌‌شود و کدام منطقه صدایش کمتر شنیده می‌شود، تعیین‌کننده است. نقد علمی انتقال آب به‌‌معنای نفی مطلق هرگونه انتقال نیست..

 

متن کامل این یادداشت را در «هم‌میهن» مطالعه کنید.

فرم ثبت نظرات

نام
ایمیل
متن
متن