لابی‌ها و بده‌بستان‌های سیاسی حوزه آب

محمد ارشدی معتقد است: بخش قابل‌توجهی از تصمیمات حوزه آب، نتیجه فشارها، لابی‌ها و بده‌بستان‌های سیاسی است؛ چه در درون بخش آب و چه در بیرون آن. نمونه آن طرح‌های توسعه منطقه‌ای، استقرار صنایع فولاد در مناطق کم‌آب، پروژه‌های پتروشیمی و طرح‌های کشاورزی است که بسیاری از آن‌ها در نتیجه مداخلات و لابی‌گری بازیگران سیاسی شکل گرفته‌اند..

یکی از دلایل اصلی برهم‌خوردن تعادل بین مصرف و تقاضا، ناکارآمدی سیاست‌گذاری و برنامه‌ریزی منابع آب کشور است. این سیاست‌گذاری‌ها در ایران همواره شکل ثابتی نداشته و با تغییرات اجتماعی و سیاسی، دستخوش تحولات و اصلاحات متعدد شده‌اند..

شرکت‌های آب منطقه‌ای، آب و فاضلاب و سایر شرکت‌های مرتبط که از نظر ناکارآمدی در وضعیت نامطلوبی قرار دارند. در مواردی شرکتی که باید ۶۰۰ یا ۷۰۰ نفر نیرو داشته باشد، دارای ۷ هزار نیرو است. این حجم نیروی انسانی به این معناست که شرکت ناچار است بخش عمده منابع درآمدی خود را صرف حقوق و دستمزد کند و از انجام وظایف اصلی خود در حوزه توسعه و حفاظت بازبماند. این نیروی انسانی مازاد، حاصل تحمیل‌های سیاسی است؛ نمایندگان، استانداران و سایر مقامات سیاسی که نیروهای نزدیک به خود یا گروه‌هایی که در انتخابات از آن‌ها حمایت کرده‌اند را وارد این شرکت‌ها کرده‌اند..



متن کامل این گفت‌وگو را در «ایرنا» مطالعه کنید.

 

 

فرم ثبت نظرات

نام
ایمیل
متن
متن