منابع آب تجدیدشونده که بخش بسیار کوچکی از منابع آب شیرین کره زمین را تشکیل می‌دهند، اصلی‌ترین منبع تأمین‌کننده نیازهاي آبی جوامع بشري شامل مصارف خانگی، صنایع، کشاورزي، تولید برقابی، آبزي‌پروري و استفاده‌های تفریحی و نظایر آن از یک طرف، و نیازهاي اکوسیستم‌هاي آبی از دیگر سو به شمار می‌آیند. در واقع، عامل اصلی و تعیین‌کننده در پایداري زندگی بشري را می‌توان به منابع آب تجدیدشونده مربوط دانست. پرسش این است که پدیدآورنده منابع آب تجدیدشونده چیست و چه ساز و کاري موجب پایداري و استمرار و تجدیدشوندگی این منبع در کل کره زمین، محدوده حاکمیت یک کشور یا حتی در یک منطقه مشخص و محدوده جغرافیایی می‌شود؟ پاسخ این پرسش با مفهوم «چرخه آب» قابل تبیین است:

بخش کوچکی از ذخایر آبی سیاره زمین، پیوسته در حال تبدیل از حالتی به حالتی دیگر و سفرهاي طولانی است که به آن چرخه آب گفته می‌شود.
در این سفر:
• آب شور اقیانوس‌ها به طور طبیعی به کمک انرژي خورشید، تبخیر طبیعی و نمک‌زدایی شده و با قابلیت حرکت بیشتري توسط باد و جریانات توده‌هاي هوا در جو زمین به مناطق مختلفی سفر کرده و سپس متراکم شده و به صورت بارش در سطح خشکی‌ها، آب شیرین را در اختیار ساکنین آن قرار می‌دهد.
• پس از بارش، سفر آب در سطح زمین و با نفوذ در زمین ادامه می‌یابد و بخش مهمی از آب شیرین مورد نیاز زیست‌بوم‌ها در سطح زمین و در زیر خاك از این طریق تأمین می‌شود

از حوزه‌های مهم حکمرانی آب در هر کشور و یا منطقه، تعیین حقوق آب برای بهره‌برداری و بهره‌برداران است. این در شرایطی است که منابع آب کشورها در حال تبدیل از حالت خصوصی به حالت عمومی است. آب‌های عمومی ممکن است آن دسته از آب‌ها را شامل شود که تحت مالکیت عمومی دولت قرار دارند. نمونه‌هایی از این دست در قانون منابع آب ایتالیا (۱۹۹۴)، مراکش (۱۹۹۵) و زیمباوه (۱۹۹۸) وجود دارد. با گسترش قلمروی آب‌های «عمومی»1 مفاهیمی چون آب‌های زیرزمینی «خصوصی»2 و حقوق همجواری3 در بهره‌برداری آبراهه‌های سطحی به‌تدریج تضعیف می‌شود. از جمله نتایج تبدیل‌شدن آب به دارایی عمومی را می‌توان حذف حقوق مالکیت خصوصی عنوان کرد. از این‌رو افراد برای انتظام بخشیدن به نظام‌های بهره‌برداری خود می‌توانند به‌عنوان مصرف‌کننده یا بهره‌بردار دعوی حقوقی داشته باشند. چنین حقوقی معمول‌ است که از طریق اخذ اجازه دولت در قالب مجوز، پروانه، حق بهره‌برداری یا ابزارهای مشابه مشخص شود و یا در مواردی، از اعلام نظر دادگاه‌ها در پی اقامه دعوا حاصل می‌شود (همانند بعضی ایالت‌های غربی ایالات متحده). اختیار دولت در صدور مجوز و تخصیص آب در این قبیل موارد (بسته به تشخیص حکومت)، به‌طور سنتی از طریق فرصت‌های بازنگری سلسله‌ مراتبی در فرآیند صدور مجوز در نظام رسمی حکومتی یا توسط سازوکار قانونی دادگاه‌‌ها بررسی می‌شود. سازوکارهای دادن تخصیص‌های جدید یا بازنگری در تخصیص‌های گذشته به‌طور سلسله‌ مراتبی، براساس تصمیم به تخصیص و صدور مجوز صورت می‌گیرند. گرایش نوپدید، انجام بررسی و ارزیابی‌های لازم پیش از اخذ تصمیمات و صدور مجوزها است. هدف اساسی این رویکرد ارتقای کیفیت تصمیم‌گیری است تا نیازی به بازنگری‌ مجدد پس از تصمیم منتفی شود. بررسی پیش از اخذ تصمیم درباره تخصیص، متأثر از الزام ارزیابی آثار زیست‌محیطی4 برای برداشت‌های پیشنهادی آب؛ مقتضیات برنامه‌ریزی منابع آب؛ الزام تعیین جریان حداقل در آبراهه‌های سطحی؛ و محفوظ نگاه‌داشتن کمیَت معین آب برای مقاصد مشخص است. در کشور ایران نیز در قوانین وضع شده در خصوص آب تا قبل از قانون آب و نحوه ملی شدن آن مصوب سال ۱۳۴۷ به مبحث مالکیت اشخاص بر منابع آبی و حفظ حقوق آن‌ها به صراحت اشاره و آن را محترم شمرده، لکن از قانون نحوه ملی شدن آب به بعد حقوق اشخاص در بهره‌برداری از منابع آب را موکول به صدور پروانه بهره‌برداری (مواد ۱۸ و ۱۹ و ۲۱ قانون توزیع عادلانه آب) نموده است. اما علی‌رغم گذشت چندین دهه از تصویب این قوانین، آن‌گونه كه شايسته است، تدابير و مقررات مناسب و هدفمند در راستاي اين سياست تدوين نشده است و قوانين حاضر دچار ابهامات و كاستي‌هاي فراوان است که در ناکارآمدی نظام‌های موجود بسیار مؤثر است. مالکیت حقوق شخصی آب و نقش‌ها و مسئولیت‌های مرتبط با آن، به‌دلیل وابستگی زیادی که به سازماندهی و هماهنگی عوامل سازمانی بخش آب دارد، روابط پیچیده‌ای با حکمرانی آب پیدا کرده است. چرا که همزمان با تغییر در الگوی عرضه و تقاضای آب که تحت تأثیر فشارها و پیشران‌های توسعه اتفاق می‌افتد، چگونگی تعریف حقوق اموال، نحوه تشخیص افرادی که از این حقوق منتفع می‌شوند و چگونگی اعمال این حقوق، موضوعات محوری هستند که باید تکلیف آن‌ها در کوتاه‌ترین زمان ممکن در نظام حکمرانی آب کشور روشن شود. به‌علاوه برای بازکردن عرصه بخش خصوصی و بازار در میدان حکمرانی آب، اجازه دادن به مبادله این حقوق نیز بعد اقتصادی جدیدی را به پیچیدگی حکمرانی و مدیریت آب اضافه می‌کند. این ویژگی‌ها با توجه به گسترش حیطه فعالیت‌های بخش خصوصی و نیروهای اجتماعی و جوامع محلی در نظریه حکمرانی مطلوب و مؤثر آب، در این بخش مورد توجه قرار می‌گیرند.

از مولفه‌های مهمی که برای بهبود و ارتقای حکمرانی آب در کلیه کشورهای جهان می‌تواند به کار گرفته شود، استفاده از سازوکارهای اقتصادی و بازارمحور است. مانند اعطای انواع یارانه­های هدف‌دار، اخذ مالیات و عوارض و قیمت­گذاری و ایجاد یا تقویت سازوکارهای بازار رقابتی. تجربه نشان داده است که استفاده صحیح از این تدابیر می­تواند تاثیرات قابل توجهی در تغییر و اصلاح رفتارهای کنشگران در مسیر تحقق هدف­های برنامه­ای داشته باشد. در اين گروه از سیاست‌ها، به تقويت ساز و كارهاي غيردستوري و سلسله مراتبي - که خلاء آن در نظام حکمرانی آب کشورهای مختلف کارایی آن را به شدت تنزل داده است-وزن و اهميت بيشتري داده مي­شود. اندیشکده موضوع سیاست های اقتصادی آب راباتوجه به رویکر جامع براساس ملاحظات زیرپیگیری می کند: نظر به ویژگی‌های منحصر به فرد آب، اجماع وسیعی در سطح جهان شکل گرفت که تکیه بر نهاد بازار و سازوکارهای اقتصادی به تنهایی قادر به حل مسئله آب نخواهد بود. از طرف دیگر اگر نتوان بر اساس منطق اقتصادی قیمت واقعی آب و خدمات مرتبط را از استفاده‌کننده آن دریافت کرد، میان ارزش استحصال آب و هزینه پرداختی فاصله‌ای ایجاد می‌شود که به آن «رانت» می گویند. ایجاد رانت‌های زیاد (با صدور مجوز بهره‌برداری از منابع طبیعی و یا اجرای طرح های عمرانی) باعث دامن زدن به رفتارهای رانت‌جویانه در جامعه می‌شود. رانت‌خواهی منابع را از فعالیت‌های مولد دریغ و در خدمت رای‌آوری و منویات مجموعه‌های تصمیم‌گیری بلند مرتبه قرار می‌دهد تا منابع کشورها به سمت نوعی سیاست توزیعی منحرف شود که سرانجام به کاهش چشمگیر رفاهی و هزینه های اجتماعی می انجامد. این فرایند به ظرفیت های اقتصادی - اجتماعی هر جامعه‌ای که دچار این عارضه است، آسیب‌های جدی می‌زند. در نتیجه حل مشکل آب در گرو یک رویکرد جامع شده است که لازم است در آن علاوه بر ضوابط و اصول اقتصادی، ضوابط زیست‌محیطی، عوامل فنی، اجتماعی و نهادی نیز در نظر گرفته شود.

در بسیاری از مناطق جهان و به‌ویژه کشورهای در حال توسعه، تقاضا برای آب، بیشتر از عرضه آن و هزینه‌های تأمین خدمات به لحاظ مالی، اقتصادی و زیست‌محیطی رو به افزایش است. این عوامل موجب گسترش محدودیت‌ها و افزایش مناقشات آبی شده است. همزمان با افزایش مناقشات، توسعه بیشتر، فشار زیادی را بر اکوسیستم‌های آبی و سایر منابع طبیعی وارد می‌کند. در چنین شرایطی است، که بازساخت حکمرانی آب اجتناب‌ناپذیر می‌شود. سازماندهی و توسعه ظرفیت‌ها ، برنامه‌ریزی راهبردی، تخصیص آب، توسعه و مدیریت منابع آبی، تنظیم مقررات، حوزه‌های مختلف حکمرانی آب هستند که تحول و دگرگونی آن‌ها مورد توجه قرار گرفته است. برای بهبود حکمرانی آب در این حوزه‌ها معمولاً به سه عنصر رعایت قانون، مشروعیت و مشارکت تأکید می‌شود. هرچند که ساختار حکمرانی آب یعنی سیاست‌ها، قوانین و سازمان‌های مرتبط در کیفیت مدیریت آب مؤثرند، اما شرایط کافی هنگامی فراهم می‌شود که تصمیمات به اجرا برسد (یعنی در نظام حکمرانی اقتدار وجود داشته باشد). اقتدار در نظام حکمرانی آب بر اساس استقرار نظام تدبیری حاصل می‌شود که شکل متوازنی از سلسله مراتب، نظام بازار و کسب و کار و سازوکارهای توافق و اجماع میان ذی‌نفعان و عوامل مؤثر را فراهم آورد. ایجاد رابطه هماهنگ و تکمیلی بین دولت و بازار هنگامی مي‌تواند موجبات پرهيز از "تراژدي منابع مشترك" را فراهم كند، که همكاري مؤثر میان گروه‌هاي ذينفع را نیز با خود داشته باشد. ضرورت‌ها و دلایل بهبود حکمرانی علاوه بر تأمین شرایط عینی به تأمین شرایط ذهنی از نظر تغییر نگرش‌ها و رویکردها در سطح بالای مدیریت جامعه و سطوح مختلف دیگر گروداران آب در سطح ملی و محلی، نیاز دارد. هرچند که در اغلب کشورها شواهد مختلفی دال بر شروع این تغییر از دو الی سه دهه تاکنون است، اما در همه کشورها هنوز تفاضا و مطالبه بهبود حکمرانی آب به‌صورت یک نیاز عمومی و عزم ملی بروز و ظهور پیدا نکرده است. در این زمینه توجه به پیشران‌های تغییر و برنامه‌ریزی برای طی‌ کردن مراحل تغییر و رسیدن به سطح مناسبی از وفاق ملی و محلی حائز اهمیت زیادی است که در این بخش از تارنما مورد توجه قرار می گیرد.

اقدامات و فعاليت‌هايي كه در زمينه كاربري و كنترل منابع آب میان مصرف‌کنندگان و در مصارف مختلف صورت مي‌گيرد، مي‌تواند با يكديگر تقابل و تناقض داشته و بالقوه مسايل و پيچيدگي‌هاي زيادي را به‌ وجود آورد. برخی از منابع آب در شرایطی در دسترس جامعه قرار می‌گیرند که حقوق بهره‌برداران را نمی‌توان از تعرض دیگران به راحتی مصون داشت و تعرض موجب کاهش منابع در دسترس و آثار و پیامدهای منفی بر صاحبان حقوق و جامعه می‌شود. از جمله زمینه‌های پُرمسئله، پیچیده و پُرتقابل و تعارض، مدیریت منابع آب مشترک است. معیارهای "منبع مشترک۱ "، بيشتر در مورد شبكه‌هاي آبياري كوچك، آب‌بندان‌ها و استخرهای آب مشترک و منابع آب زیرزمینی كه به وسيله كشاورزان اداره مي‌شود، صدق مي‌کند. منابع مشترک به منابعی اطلاق می‌شوند که تقلیل‌پذیرند۲، اما منع‌پذیری۳ آنها بسیار دشوار است. به منبعی تقلیل‌پذیر می‌گویند که استفاده يك فرد از آن منبع، مانع استفاده ديگران از آن شود، مثل برداشت بیش از حد از منابع آب زیرزمینی یا بیش از حدّ آب در ابتداي يك شبكه آبیاری که باعث مي‌شود تا براي بهره‌بردارانی که از همان ذخیره آب زیرزمینی استفاده می‌کنند یا در بخش‌هاي پائين‌دست شبکه مستقرند، كمبود آب به‌وجود آيد. به منبعی منع‌پذیر گفته مي‌شود كه متقاضيان تا شرايط ويژه‌اي را احراز نكنند، از حق دسترسي به آن كالا محروم خواهند بود، نظیر داشتن حق اشتراک در شبکه آب شهری. اما وقتی يك شبكه زهكشي ساخته می‌شود، منع‌كردن سازمان‌ها و افراد غیرمشترک از استفاده كردن از شبكه سخت و پُر هزينه است. مسايل مربوط به منابع مشترک با دسترسي آزاد۴ وقتي مطرح می‌شود كه عموم مردم مجاز باشند كه از يك منبع استفاده كنند و در عين حال نحوه برداشت یک مصرف‌کننده بر چگونگي بهره‌برداري ديگر مصرف‌کنندگان اثرگذار باشد. برطرف ساختن تضادها و يا متعادل کردن رقابت‌هائی كه به‌طور بالقوه بين مصارف مختلف آب وجود دارد، ايجاب مي‌كند تا يك سلسله تدابیر سنجیده برای اداره بهتر امور آن اتخاذ شود. هرگاه الگوي بهره‌برداري از منابع مشترك به‌صورت آزاد و بدون كنترل و ضوابط و قوانين مشترك حاكم بر نحوه بهره‌برداري از اين منابع صورت گيرد، شدت بهره‌برداري آزاد به حدي خواهد رسيد كه منجر به اتلاف منابع مشترك و ورشکستگی فعالین اقتصادی خواهد شد كه در اين رشته به فعاليت مشغولند که از آن به‌عنوان تراژدی یا فاجعه منابع مشترک۵ یاد می‌شود. در بحث منطق عملكرد و اقدام جمعي در این زمینه، برخی معتقدند كه افراد منفعت جو تا زمانی که فشار و اجباری وجود نداشته باشد، هيچگاه در جهت تأمين منافع گروهي و مشترك اقدام نمي‌كنند. اگر نتوان يك فرد را از منافع حاصل از يك تلاش گروهي (توليد كالا و يا ارائه خدمات) محروم كرد، انگيزه وي براي اينكه به‌صورت داوطلبانه در آن تلاش گروهي شركت و همكاري كند بسيار كم خواهد بود. افزون بر اين، هاردين۶ دخالت دولت را برای اداره منابع مشترك با هدف ممانعت از وقوع "تراژدي منابع مشترك"، از طريق پشتيباني يك قدرت متمركز ضروری و اجتناب‌ناپذير مي‌داند. بعضي نيز خصوصي‌سازيِ منابع را راه‌حل مسئله مي‌دانند. طرفداران راه حل سوم معتقدند نه دولت و نه بازار به تنهايي نمي‌توانند افراد را قادر و يا وادار به بهره‌برداري درازمدت و پايدار از منابع طبيعي سازند. مشاهدات تجربي حاکی از این است كه بدون يك سازمان م‍‍‍ؤثر و كارآ براي مديريت منابع مشترك، اين منابع به‌صورت بي‌رويه مورد بهره‌برداری قرار گرفته و بازدهي و توليد كمي خواهند داشت. اين نتيجه‌، محتومِ شرايطي است كه بهره‌برداران در فرآيند تعيين سرنوشت و وضعيت خود نقش مؤثر نداشته باشند. اما در شرايطي كه گروه بهره‌برداران، با آگاهي از پي‌آمد اقدامات خود بر ديگران، در تصميم‌گيري‌ها شركت كنند، مي‌توانند نهادي سازمان‌ يافته را بنياد نهند كه به كمك آن مسايل و مشكلاتي را كه با آن روبرو مي‌شوند برطرف سازند. نهاد و سازماني كه بتواند به‌صورت مؤثر و كارآ عملكردهای عوامل مختلف را زير نظر گيرد، آن‌هايي را كه قوانين را زير پا مي‌گذارند جريمه و تنبيه نمايد، و انگيزه‌هاي لازم براي مشاركت و همكاري افراد در امور تخصيص و توزيع منابع آب و سرمايه‌گذاري‌هاي مربوطه را فراهم نمايد. در این بخش راجع به موضوعات فوق گقتگو خواهد شد.

با اجرای برنامه‌های «اصلاحات ارضی» در دهه ۱۳۴۰، نظام‌های بهره‌برداری سنتی از منابع آب سطحی و زیرزمینی کشاورزی که به‌صورت محلی و با كمترين دخالت عوامل دولتي، اداره مي‌شده است، دستخوش دگرگونی‌های اصلی گردید و با اقدامات دهه‌های بعدی منجر به بروز مشکلات اساسی در این نظام‌ها شد. هم‌اکنون، ویژگی اصلی این نظام‌ها، حضور و درگیری بیش از حد دولت در اداره امور محلی، کاهش همکاری‌های محلی و ناپایداری آن‌ها به لحاظ اقتصادی، مالی، اجتماعی و زیست‌محیطی است. حل اساسی معضلات و مشکلات ناپایداری آن‌ها، به استفاده گسترده از دانش و تجربه داخلی، جهانی و به‌کارگیری اصول نوین نظام‌سازی و نهادسازی در بهره‌برداری از منابع آب نیاز دارد. بی‌تردید تلاش مؤثر برای دستیابی به رویکردی جدید با استفاده از همکاری‌های چندتخصصی و رسیدن به جایگاه بین‌تخصصی در تلفیق دیدگاه‌های تخصصی، برای بقای نظام اجتماعی و منابع طبیعی حیاتی کشور بسیار کارساز است. از این‌رو، طرح مسئله و سؤالات کلیدی در کنار اصلاح رویکردها برای ایجاد چارچوبی فراگیر و همگرا کردن دیدگاه‌ها و هم‌فزونی بین ظرفیت‌ها و پتانسیل‌های پژوهشی، فنی و کارشناسی موجود در کشور اقدامی اساسی است. اندیشکده تدبیر آب ایران در نظر دارد تا با برگزاری نشست‌ها و تألیف مقالات گام‌هایی را در این مسیر بردارد. بدیهی است که ایجاد تحول اساسی در نظام‌های بهره‌برداری آب کشاورزی نمی‌تواند بدون توجه به تغییرات متناسب در سطوح بالاتر استانی، حوضه آبریز و ملی انجام پذیرد. اما به‌عنوان نقطه شروع، مباحث مربوط به حکمرانی محلی آب از دیدگاه بهره‌برداری از منابع مشترک آبی در این بخش مورد توجه قرار می‌گیرد. چون شواهد نشان می‌دهد این حوزه کاری تاکنون مورد غفلت و کم‌توجهی بیشتری بوده است.

تمام تمدن‌های باستانی در قاره آسیا و اغلب آن‌ها در کنار رودهای بزرگ شکل گرفتند. رودهای بزرگی چون گنگ و سند، دجله و فرات (میان‌رودان)، نیل، یانگ تسه و هوانگهو. تنها تمدن باستانی ایران بود که در مجاورت رودهای نسبتاً کوچک‌تر، چشمه‌ها و کاریزها پدید آمد. در این مناطق، نخستین کانون‌های قدرت محلی به‌صورت دولت‌های محلی ایجاد شد و از به‌هم‌پیوستن آن‌ها حکومت‌های کلان مانند مادها و بعد از آن هخامنشیان و ... در ایران پا گرفت. ایرانیان در گذشته از چرخه آب در طبیعت و آب‌شناسی (هیدرولوژی) اطلاع خوبی داشته و به جنبه‌های عملی آن نیز توجه وافر می‌نمودند. آنان برای بهره‌برداری از آب رودخانه‌ها و آب‌های جاری و آب زیر‌زمینی، تأسیساتی به‌ وجود آورده‌اند که هم‌اکنون آثار آن‌ها در استان‌های مختلف ایران مشاهده می‌شوند. این تأسیسات شامل کاریزها، سدهای مخزنی و انحرافی، آب‌بندها، آباره‌ها، سواره‌ها، تونل‌ها در عمق کوه‌ها و زهکش‌ها است که با مهارت لازم ساخته شده‌اند. تلاش ایرانیان در بهره‌برداری از آب‌های سطحی و زیرزمینی، مدیریت و هدایت آن‌ها به مزارع و کشتزارها، تحسین بسیاری از مورخین و صاحب‌نظران غیرایرانی را برانگیخته است. فنون تازه و بهره‌گيري از منابع زيرزميني آب موجب پيدايش سكونتگاه‌هاي جديدي شد كه بزرگي و كوچكي هر يك به دامنه و وسعت منابع تازه يافتِ زيرزميني بستگي تام داشت. در کلیه این موارد، نقش تشکُّل‌های مردمِ بومی و محلی در مدیریت و بهره‌برداری آب در حقیقت از مهم‌ترین نقاط قوت مدیریت پایدار کشاورزی و حکومت محلی در تاریخ تمدن ایران زمین بوده است. نظام اداری و مدیریتی گسترده‌ای کلیه نظامات پراکنده جغرافیایی ایران باستان را در بر می‌گرفت و میان آن‌ها وحدت و یکپارچگی برقرار می‌ساخت. ديوان كست-پزود (كاست-افزود) كه در امر اداره امور آب، توزيع عادلانه، تقسيم و نگهداري و مرمت كانال‌ها، مجاري آب سدها، لايروبي و تنظيم رابطه ميان مالكان و كشاورزان بوده است كه در زمان ساسانيان بنيان گذاشته شد. بعدها و در زمان خلفاي اموي سازمان اوقاف و اراضي به رياست خواجه نظام‌الملك ايجاد شد. و دفاتر جزء-جمع كه مخصوص نگهداري حساب آب، نوبت‌بندي، سهم هر روستا يا افراد، سطح اراضي كشاورزي، ماليات‌ها و تعيين ميزان درآمد هر روستا بود و نيز در زمان قاجاريه و بعد از آن نوشته و تكميل شد. در آستانه‌ي قرن بيستم ميلادي، مديريت ملي منابع آب تحت تأثير شرايط اجتماعي و سياسي بسيار كم اهميت بود و منابع آب كشور به‌طور عمده به‌صورت غيرمتمركز و از طريق مديريت‌هاي محلي اداره مي‌شد. تقويت تدريجي دولت مركزي، رشد جمعيت، رشد شهرنشيني، ايجاد صنايع، توسعه اراضي آبي، اجراي طرح‌هاي بزرگ توسعه‌ي منابع آب سطحي، حفر و تجهيز و بهره‌برداري از تعداد بي‌شماري چاه‌هاي عميق و نيمه‌عميق، فرسايش خاك و تقليل پوشش گياهي در آبخيزها، احداث زبربناها، گسترش سطح شهرها، خطرآفريني سيلاب‌ها و خشكسالي‌ها، تأسيس وزارت نيرو، تصويب قوانين ملي شدن آب و توزيع عادلانه‌ي آب و ايجاد شركت‌هاي آب و فاضلاب به تدريج ابعاد و خصوصيات نهاد مديريت نوین آب در ايران را در سطح ملی شكل داد. رويدادهاي اصلي در اين شكل‌گيري نيز مربوط به دهه‌ي ۱۳۴۰ به بعد است. از آن زمان تاكنون سدهای مخزني متعددی احداث شده که هم‌اكنون در دست بهره‌برداري است. افزايش برداشت از منابع آب زيرزميني با جايگزيني چاه‌هاي عميق و نيمه‌عميق به‌جاي قنوات همراه بود. حجم برداشت از منابع آب زيرزميني چندین برابر شده و سهم برداشت توسط چاه‌هاي عميق و نيمه‌عميق به حدود ۹۰ درصد رسيده است. به‌تبع توسعه‌ي منابع آب و ايجاد فاصله بيشتر ميان مراكز تأمين آب و مراكز مصرف آن، نظام‌هاي انتقال و توزيع گسترده‌تر شده و شكل پيچيده‌تري به خود گرفته است. با اجرا و بهره‌برداري از طرح‌هاي تأمين آب، آب‌رساني به شهرها، شبكه‌هاي آبياري و زهكشي و نظاير آن، سهم كارگزاران دولتي در نظام بهره‌برداري افزايش يافته است. در حالي كه مديريت محلي بهره‌برداري از منابع آب پس از فروپاشي نظام ارباب ـ رعيتي نتوانسته است بر اساس مشاركت بهره‌برداران كشاورزي، قوام و سامان مناسبي پيدا كند. به‌طور كلي جنبه‌هاي حقوقي و نهادي و مديريتي نظام بهره‌برداري از منابع آب با تحولات اجتماعي و تأسيساتي همگام و متوازن نشده است. تحولات اجتماعي ـ سياسي دوران انقلاب اسلامي، تقويت نهاد مجلس و توجه به مشاركت مردم، آزادسازي و خصوصي‌سازي، لزوم و اهميت انجام اصلاحات در نظام سياسي ـ اداري را بيشتر از گذشته، آشكار كرده است. ضرورت اين تحولات شامل حال مديريت منابع آب كشور، كه طرح‌هاي متعدد توسعه‌ي منابع آب را در دست اجرا و بهره‌برداري دارد نيز مي‌شود. در طي اين مراحل با شكل‌گيري نظام مديريت ملي منابع آب، مديريت محلي منابع آب تضعيف شد. ايجاد شركت‌هاي آب منطقه‌اي و استاني نيز (چنانكه اشاره شد) هنوز نتوانسته است شكل مناسبي به مديريت‌هاي محلي (با تكيه بر مشاركت مردم) بدهد. اين در حالي است كه مديريت منابع آب كشور، خواه ناخواه، وارد مرحله‌ي جديدي مي‌شود. پيش‌بيني مي‌شود كه اين تحولات به نحوي تداوم خواهد يافت كه مديريت ملي منابع آب كشور را وارد مرحله‌ي جديدي با ابعاد گسترده‌ي اقتصادي بنمايد. با آغاز اين مرحله وظايف نويني در پيش روي مديران آب كشور قرار خواهد گرفت كه بايد براي انجام اين وظايف، قابلبت‌ها و آمادگي لازم را كسب نمايند. لذا با گذشت زمان، آنچه در طرح‌ريزي مديريت استراتژيك منابع آب کشور اهميت مي‌يابد، اداره‌ي نظام اجرايي، بهره‌برداري، برنامه‌ريزي و تخصيص آب به‌نحوي است كه با نگرشي جامع به مجموعه‌ي نيازها و امكانات در سطح ناحيه‌اي، منطقه‌اي، ملي و بخش‌هاي مختلف اقتصادي و اجتماعي، مديريت آب بتواند نقش و اهميت درخور و شايسته‌اي را در توسعه‌ي ملي ايفا نمايد. بحران كمبود آب در سطح جهاني و منطقه‌اي، تمايلات سياسي و اقتصادي خاصي را در مناسبات بين‌المللي شكل داده و كانون‌هاي بحراني را براي آينده آماده نموده است. از اين‌رو توجه ويژه‌اي به كشورهاي غربي آسيا و شمال آفريقا معطوف شده كه از نظر جغرافياي سياسي، كشور ايران نيز در اين مجموعه قرار مي‌گيرد. اين موضوع و پيامدهاي آن، در مناسبات بين‌المللي كشور با كشورهاي همسايه – اعم از نظر اشتراك در منابع آبي و يا انجام داد و ستدهايي در اين زمينه – تأثير به سزايي خواهد داشت و به نقش مديريت منابع آب از اين ديدگاه نيز اهميت ويژه‌اي خواهد داد. اندیشکده تدبیر آب ایران در نظر دارد در این بخش به موضوعات مهم فوق بپردازد.

شیوه‌های تبادل اطلاعات از آغاز تاکنون دستخوش تحول شده است و با گذشت زمان انسان‌ها ناگزیر بودند متناسب با شرایط و مقتضیات، شیوه‌ها و ابزارهای دیگر ابداع کنند. فناوری و وسایل نوین ارتباطات مانند ماهواره‌ها، صنعت چاپ، شبکه‌های بزرگ فرستنده رادیویی و تلویزیونی که امروزه به‌ کار می‌روند زاییده همین نیاز بشری هستند. مرحله‌ای که اکنون در برابر چشمان ما آغاز شده است، این وسایل ارتباط جمعی هستند که افراد را می‌سازند، آن‌هم نه در میان خانواده و یا در گوشه عزلت، بلکه در میان گروه دوستان و همسالان. این آموزش در تمام طول زندگی انسان تداوم می‌یابد. روزنامه، رادیو و تلویزیون و سایر رسانه‌ها دائماً افراد را هدایت می‌کنند و رفتار آن‌ها را نظم می‌بخشند. برای این‌که نابرابری و شکاف در آگاهی‌ها که در میان افراد مختلف وجود دارد کاهش پیدا کند لازم است که رسانه‌ها گسترش یابند، اما این مسئله به تنهایی کافی نیست. رسانه‌ها به‌ویژه رسانه‌ای مانند تلویزیون، می‌تواند زمینه انتشار و تولید سریع‌تر و ارزان‌تر اطلاعات را فراهم کند، اما آن چیزی که این زمینه را عملیاتی و نابرابری را برطرف می‌کند فقط در دسترس بودن رسانه ها نیست، بلکه پای توانایی‌های اجتماعی ـ اقتصادی افراد و متغیرهای متعدد دیگر نیز در میان است. با توجه به ظرفیت‌ها و محدودیت‌های وسایل ارتباط جمعی می‌توان با کسب بصیرت و آگاهی‌های لازم از جنبه‌های زیان‌بار این وسایل مصون ماند و با به کار بستن راهنمایی‌ها و تعالیم مکتب اسلام آن‌ها را در راه کسب سعادت و رسیدن به تکامل انسانی به خدمت گمارد. انديشكده تدبير آب ايران بنا به ماهیت و نقش رسانه‌ها در اطلاع‌رسانی و آگاهی عمومی، در نظر دارد توجهی ویژه و عملیاتی به این حوزه به‌عنوان یکی از مأموریت‌های محوری خود داشته باشد. ضرورت‌ها و دلایل بهبود حکمرانی علاوه بر تأمین شرایط عینی به تأمین شرایط ذهنی از نظر تغییر نگرش‌ها و رویکردها در سطح بالای مدیریت جامعه و سطوح مختلف دیگر گروداران آب در سطح ملی و محلی، نیاز دارد. هرچند که در اغلب کشورها شواهد مختلفی دال بر شروع این تغییر از دو دهه تاکنون است، اما در همه کشورها هنوز تفاضا و مطالبه بهبود حکمرانی آب به‌صورت یک نیاز عمومی و عزم ملی بروز و ظهور پیدا نکرده است. در این زمینه توجه به پیشران‌های تغییر و برنامه‌ریزی برای طی‌ کردن مراحل تغییر و رسیدن به سطح مناسبی از وفاق ملی و محلی حائز اهمیت زیادی است. از این دیدگاه، استفاده از رسانه‌ها برای کمک به تأمین شرایط ذهنی از طریق اطلاع‌رسانی به جامعه مخاطب در این بخش مورد توجه قرار می‌گیرد.