نقش باورها و ارزشها و سرمایه اجتماعی در حکمرانی آب

بحث در مورد مسئله آب در سه سطح کلان، میانی و خرد قابل طرح است. در سطح کلان، اولین بحث مربوط به ارزشها و اصول است. ما نسبت به مسائل اجتماعی از جمله آب دچار احساس بی‌تفاوتی شده‌ایم. ما برخلاف آن چیزی که شعار می دهیم و نمایش می دهیم به شدت آدم‌هایی مادی هستیم که همه چیز را با پول می‌سنجیم. اگر هم اکنون ما نگران مسائل آبی هستیم احتمالاً به خاطر ضررهای مادی و ریالی است که به ما خواهد خورد. سطح دوم سحط سیاست گذاری است. بین این دو سطح ارتباط برقرار است. به طوری که سیاستگذاری‌ها بر اساس ارزشها و اصول تدوین می‌شود. عرصه سیاستگذاری‌ها از جمله عرصه‌هایی است که کمتر مورد نقد قرار گرفته است. ما معمولاً از سیاستگذاری وقتی صحبت می‌کنیم که کار از کار گذشته باشد و سیاست‌گذاری تدوین شده باشد و اینکه چطور سیاستی مرحله تدوین خود را طی می‌کند و چه بحث‌هایی می‌شود کمتر راجع به آن صحبت می‌کنیم. سطح بعدی سطح ساختارهای اداری ملی است. یکی از معضلات کشور ما اداره شدن بخشی آن است. ارتباط سازمانی و همیاری نهادی در اینجا وجود ندارد. بحث دیگر این است که ممکن است شما به یک سیاستی برسید ولی مقررات لازم برای آن نباشد. مثلاً گفته می‌شود تا به حال منابع آبی دست دولت بوده و بد مدیریت شده است. حالا بیاییم و این را به بخش خصوصی واگذار کنیم که کارایی و کارآمدی دارد و به بهره‌وری فکر می‌کند. ولی اگر نظام مقررات‌گذاری قوی نداشته باشید، این کار به ضد خودش بدل می‌شود. با توجه به سطوح چهارگانه ویلیامسون در سطح‌بندی تغییرات نهادی-اجتماعی (سطح بنیادی و پایداری-نهادهای غیررسمی، فرهنگ‌ها و سنت‌ها-؛ محیط نهادی، سطح حکمرانی و رویه‌های اجرایی و تخصیص منابع)، تمام مشکل ما در این دو سطح آخر است که در سی سال تخریب کرده‌ایم. بنابراین ما نمی‌توانیم به دو سطح اول برگردیم. ما دو سطح آخر را تخریب کردیم و حالا می‌خواهیم برگردیم و سطوح اول و دوم را اصلاح کنیم!. کسانی که امروز متهم ردیف اول‌اند در چنین شرایطی، مدعی شده‌اند و به مردم می‌گویند که خود را اصلاح کنید. بحث دیگر اینکه الان حکمرانی شیوه غلط دیگری را دنبال می‌کند و آن لاپوشانی مسئله است. یعنی هنوز نظام تدبیر و حاکمان و سیاستگذاران نپذیرفتند که ما در آستانه بحران و سقوط هستیم. این نظام حکمرانی اگر ضربه خوری داشته باشد در آب است. صحنه جنگ امروز آب است.اولین ضرورت ما این است که نظام حکمرانی متوجه بحران باشد که یا نیست یا خودش را به عدم توجه می‌زند. حاکمیت باید بحران‌ها را به مردم بگوید. این شیوه حکمرانی، یک شیوه حکمرانی رودربایستی است. نظام حاکمیت اگر رو دربایستی داشته باشد ما در بحران می‌رویم تا زمانی که غرق شویم. داستان ما پیدا کردن مقصر نیست، داستان هشدار است. بحث این است که نکند همانهایی که ما را به اینجا رسانده اند همانها به شیوه دیگری برای اینکه در قدرت بمانند در حوزه آب دوباره ما را فریب دهند. چاره ای نداریم جز اینکه گفتگو را آغاز کنیم و گفتگو یک طرفه نیست بلکه دو طرفه است. به گفته رنانی، برای اینکه جامعه را از این وضعیتی که به سمت‌اش می‌رود نجات دهیم باید یک گفتگوی دوطرفه، فراگیر و با اطلاعات شفاف دربگیرد. البته آموزش و فرهنگ مهم است، اما امروز مسئله ما توسعه نیست، امروز مسئله ما جلوگیری از بحران است. مختصری از مباحث مطرح شده در نشست «نقش باورها و ارزشها و سرمایه اجتماعی در حکمرانی آب» از سلسله نشستهای آب،فرهنگ و جامعه بود که با حضور دکتر محسن رنانی، دکتر غلامرضا غفاری، دکتر حسین ایمانی جاجرمی دکتر احمد فیروزآبادی در 15 اردیبهشت ماه 1394 برگزار شد. در ادامه گزارش کامل این نشست در دسترس همه علاقه مندان می باشد.

عنوان دانلودها
0 603
0 405

فرم ثبت نظرات

نام
ایمیل
متن
متن