نشست‌های آب، فرهنگ و جامعه (8)

مسئله آب، هم مسئله دیروز نیاکان ما بوده، هم مسئله امروز ما است و هم مسئله فردا و نسل آینده ما خواهد بود. آنچه مسئله را که تبدیل به بحران کرده است، فعالیتهایی بوده است که طی ۵ الی ۶ دهه گذشته جامعه انسانی و به خصوص مدیران ما در چارچوب رفتارهای مدیریتی انجام دادند و این کشور را با بحران بسیار خطرناکی روبرو کردند. به طوری که پیامدهای بحران می توان به گونه‌ای باشد که آینده فرهنگ، تمدن و بقای ما را به طور جدی تهدید کند. مسئله آب، هم مسئله دیروز نیاکان ما بوده، هم مسئله امروز ما است و هم مسئله فردا و نسل آینده ما خواهد بود. آنچه مسئله را که تبدیل به بحران کرده است، فعالیتهایی بوده است که طی ۵ الی ۶ دهه گذشته جامعه انسانی و به خصوص مدیران ما در چارچوب رفتارهای مدیریتی انجام دادند و این کشور را با بحران بسیار خطرناکی روبرو کردند. به طوری که پیامدهای بحران می توان به گونه‌ای باشد که آینده فرهنگ، تمدن و بقای ما را به طور جدی تهدید کند. بخش قابل توجهی از بحران آب به دلیل رفتار ذینفعان و کنشگران این بخش ایجاد شده و ظاهرا به دلیل محدودیت‌های طبیعی نیست. بنابراین، نوع مواجه با مسایل آب باید تغییر یابد. فرهنگ آب حاصل یک فرآیند گسترده تاریخی و اجتماعی است. فرهنگ یک میراث طولانی تجدیدشونده بوده و متعلق به یک نسل نیست. یک نسل هم تولی گری آن را به عهده ندارد. مقوله آب در فرهنگ مذهبی نقش برجسته‌ای دارد. تطهیر و طهارت مسایلی است که به مصرف آب مرتبط بوده و با تغییر در احکام آن، می‌توانیم در مصرف آب صرفه جویی کنیم. رسانه‌ها دارای نقش اساسی در ترویج فرهنگ مصرف بهینه آب و رفتار صرفه‌جویانه با این ماده حیاتی دارند. تصویری که در رسانه‌ها از وضع آب و بحران آب وجود دارد با فضای واقعی و رفتارهای مرتبط با آب همخوانی ندارد. متاسفانه یک ترس مخفی وجود دارد که نمی‌خواهند باور کنند که بحران جدی آب داریم. در بخش آب به درستی نمی‌دانیم که مسئله ما چیست تا آن را توسط رسانه‌ها مطرح کنیم. نظرات کارشناسی در این حوزه از صفر تا صد متغیر است. بنابراین نمی‌توان در چنین فضایی برنامه‌ریزی درست انجام داد. نیاز کشور برای تدوین یک برنامه جامع الاطراف که نظر تمام ذینفعان در مسایل مختلف را تامین کند، برجسته است. متاسفانه تفرق در مسئله آبی سبب شده بسیاری از راه حل‌ها در راستای منافع ملی نباشد. در چنین فضایی صاحبان صنعت، سدسازها و شهروندان به سلیقه خود مسئله را طراحی می‌کنند. مسئله آب به دلیل نگرانی‌هایی که در زمینه سیاسی یا محلی شدن بحث‌ها وجود دارد، به محلی برای گفتگو تبدیل نشده‌ است. با توجه به این ابهامات رسانه‌ها را درباره برجسته شدن یا نشدن برخی مسایل نمی‌توان مقصر دانست زیرا به خاطر نگرانی‌ها یا ملاحظات، ابعاد واقعی مسایل مطرح نمی‌شود. هشدارهای یک سویه در مسئله بحران آب به جای دعوت از کارشناسان و نخبگان برای بررسی ابعاد بحران را به عنوان یک نقد می‌توان مطرح کرد. متاسفانه این رفتارها جزء موانع گفتگو است. در فضای گفتگو طرفین آزاد هستند که نظرات خود را اعلام کنند و در موقعیت برابر گفتگو می‌کنند. اما در حال حاضر مسئله آب در ایران به صورت چندپاره تقسیم شده و هر کس از دیدگاه خود به آن می‌پردازد.بحران آب در ایران سبب شده در سطوح کارشناسی عده‌ای به نان برسند که این مسئله مانع شکل‌گیری گفتگو است. اما اگر فضای گفتگو شکل بگیرد، در این فضا سهم و نقش همه افراد تعریف می‌شود. در ایران که دچار پیچیدگی مخاطب هستیم، می‌توانیم از پتانسیل اهالی فرهنگ، هنر و ادب هم برای حل مسئله آب استفاده کنیم. ضمن آنکه در جوامعی نظیر ایران که نقش دولت در مدل‌های توسعه، محوری است، نیاز به سیاستگذاری جامع رسانه‌ای داریم. استفاده از توان سازمان‌های مردم نهاد، ظرفیت رسانه‌های اجتماعی و همچنین رسانه‌های محلی برای جلب مشارکت مردم می‌تواند مفید باشد

آنچه آمد مختصری از مباحث مطرح شده در نشست «آب، فرهنگ و رسانه» از سلسله نشستهای آب، فرهنگ و جامعه بود که با حضور دکتر هادی خانیکی، دکتر مهدی منتظر قائم، دکتر علی یوسفی و آقای مهندس محمد علایی در 24 اردیبهشت ماه 1394 در دانشگاه فردوسی مشهد برگزار شد. در ادامه گزارش کامل این نشست در دسترس همه علاقه مندان می باشد.  

عنوان دانلودها بازدید ها
0 535 707

فرم ثبت نظرات

نام
ایمیل
متن
متن