بحران خاموشی تالاب‌ها

اگر سلول‌های سرطانی را تنها بیماری جانداران ندانیم می‌شود از همه نابودی‌های تدریجی تعبیری سرطانی داشت؛ درست مثل بدحالی تالاب‌های ایران. معضل مهلکی که سال‌هاست به جان انزلی، گاوخونی، جز موریان و خیلی از تالاب‌ها افتاده و زندگی‌شان را تهدید به مرگ کرده است.
آمار‌های رسمی نشان می‌دهد ۵۸‌درصد از مساحت تالاب‌های مهم ایران یا کامل خشک شده‌اند یا درحال خشک‌شدن هستند. تالاب‌هایی که روزی پر از آب وگیاه بودند و حالا از زمین خشک‌شان تنها گرد و غبار برمی‌خیزد، تا جایی که پرندگان آبزی که روزی ساکنان اصلی این مکان‌ها بودند نیز رغبتی به زندگی در آن‌جا ندارند. کوچ کرده‌اند، رفته‌اند و معلوم نیست به کجا. اتفاقی که نتیجه‌اش به خطر افتادن اکوسیستم تالاب‌ها و طبیعت است. تالاب‌ها، محیط‌هایی هستند که مشخصاتشان چیزی میان خشکی و دریاست؛ مناطقی مردابی و آب‌مانند، نمزارهای سیاه و باتلاقی، برکه‌های مصنوعی یا طبیعی که به‌طور دایم یا موقت دارای آب ساکن یا روان، شیرین، شور یا نیمه‌شور هستند.
با این تعریف سال‌هاست که در کشور اثری از تالاب‌ها، مرداب‌ها و برکه‌های سرحال نیست. خشکسالی و عوامل انسانی بلایی بر سر تالاب‌ها آورده که انگار ساکنانش را هم از خود رانده است. در سال‌های اخیر تالاب‌هاي انزلي، گاوخوني، هامون، بختگان، پریشان، شادگان، طشک، چغاخور، گندمان، هورالعظيم و خيلي ديگر از تالاب‌ها درحال جان دادن هستند. وضعيتی نگران‌کننده که داد حاميان محيط‌زيست را نیز درآورده و این پدیده هم در کنار معضلات آلودگی هوا، نابودی جنگل‌ها، تخریب محیط‌زیست و غیره به یک مشکل مهم تبدیل شده است.

ادامه مطلب
 
 

فرم ثبت نظرات

نام
ایمیل
متن
متن