انتقال آب دریای خزر- قسمت پنجم
قسمت پنجم- نگرشهای پایدار در طراحی آینده
در نگاه به آینده برای نجات مناطق مختلف کشور، باید مسائل از دو دیدگاه بخش آب و فرابخشی مورد بازبینی و تجدید رویه قرار گیرد. از نظر بخشی، در نظرگرفتن معیارهای مدیریت به همپیوسته و از نظر فرابخشی، توجه به موازین توسعه منطقهای و فضایی استان حایز اهمیت است. در دیدگاه بخشی نمیتوان برای آب جدید پرهزینه منتقلشده، جدا از منابع آبی که در حال حاضر مورد بهرهبرداری قرار میگیرد، برنامهریزی کرد. مدیریت موجود آب سمنان حداقل مانند سایر استانها، درگیر مسائل حاد و شدیدی است که اگر برای آن اقدام نشود، به زودی استان با پیامدهای گسترده بیشتری از وضع موجود روبرو خواهد شد.آیا میتوان در باره منابع آب محدود،این هزینههای سنگین را به عهده گرفت و درباره بخش مهمتر، موضوع را مسکوت یا کماهمیتتر باقی گذاشت؟
1- روش پیشبینی نیازها در سال افق (1425)
روشی که در پیشبینی نیازهای آینده مورد استفاده قرار گرفته است از جنس همان روشهای سنتی مدیریت عرضه، یعنی پیشنگری (Forcasting) است که هماکنون در شرکتهای مشاورکشور متداول است. اما بیش از دو دهه است که مورد نقد جدی قرار دارد. روش مطلوب جایگزین، به روشهای پسنگری (Backcasting) معروف است. در روش اول، برنامهریزی بدون توجه به ظرفیت طبیعی منطقه، با پیشبینی جمعیت بر اساس روند گذشته در سال 1425 و در نظرگرفتن مصرف سرانه رو به رشد، نیازهای شهری را برای انواع مصارف خانگی، فضای سبز و سایر مصارف شهری، پیشبینی میکند. این اقدامی است که در مورد نیاز شهری استان سمنان اتفاق افتاده است. اما در روش دوم، با ترسیم یک چشمانداز از مدیریت مطلوب و ظرفیت محیطزیستی، به رقم مطلوب مصارف شهری میرسد و الزاماتی را اکنون باید در نظر گرفته شود مشخص میکند. بدون تردید روش دوم روشی است که میتواند به شکل مطمئنتری ما را بهآینده پایداری در منطقه امیدوار کند و نه روش اول.
در مورد آب صنعتی هم در اساس به همین شکل عمل شده است. بر اساس اطلاعاتی که آقایان فیضپور و امامی از مصارف آب صنعتی استانهای کشور دادهاند، مصرف آب صنعتی در استان سمنان در فاصله 1374 تا 1384 بیش از دو برابر شده است و این یعنی صنعت استان سمنان رشد سالیانه 10 درصد را در مرحله جهش اولیه تجربه کرده است. این بدین معنا نباید تلقی شود که همین رشد باید بهآینده هم تعمیم داده شود. چون در این طرح برای آینده، باز هم از همان روش پیشنگری متداول استفاده شده است و نه چشمانداز مطلوب، حتی اگر رشد آب صنعتی، رشد حدود 5 درصد درسال برای مرحله متعادلتر سالهای آینده، در نظر گرفته شده باشد.
2-مدیریت به همپیوسته آب شهری
در پارادایم جدید مدیریت آب شهری، تأمین آب و سایر خدمات مرتبط برای اقتصاد شهری از حالت منبعی با ارزش و کمیاب برای شرب و بهداشت و فعالیتهای اقتصادی فراتر رفته و به لحاظ تأثیر تعیینکننده در خشکسالیها و حوادث غیر مترقبه و تغییر اقلیم بر اساس موازین پایداری، منظر شهری و جذابیتهای تفریحی و اقامتی مورد توجه قرار میگیرد. برای روش جدید برنامهریزی آب شهری از مدل چرخه آب شهری استفاده میشود تا شهر به نحو پایداری از منابع آب موجود استفاده کرده و نیازی به تأمین منابع آب جدید نداشته باشد. به این ترتیب مدیریت آب حتی در برخی از کشورها میتواند نقش محوری در بازسازی مجدد اقتصاد شهری داشته باشد. کارهای اجرایی و برنامههای وسیع مدیریتی در این زمینه حتی در برخی از کشورهای در حال توسعه آغاز شده است. مشروح این پارادایم جدید مدیریت آب شهری و انطباق مبانی آن به شرایط شهر مشهد در مطالعهای در این زمینه آمده است که میتواند تصویری درستتر از آینده احتمالی شهرهای کوچکتراز جمله شهر سمنان یا شاهرود باشد. توصیههای این مطالعات عبارت بودند از: مقابله جدی و همهجانبه با نشست خزنده زمین در دشت مشهد، مدیریت اندازه و وسعت شهر مشهد، مدیریت فاضلاب شهری، مدیریت زنجیره ارزش آب در شهر، برنامه منطقهای- حوضه آبریز کشفرود (نوری اسفندیاری،1390).
همان گونه که در تعریف پیدایش طرح آمده، هر طرح آب، «الزامات مقرر در سند ملی آمایش سرزمین و اسناد ملی توسعه بخشی، توسعه استانی و ویژه« را باید رعایت کند. مستندات ﻻزم برای چنین طرح عظیم آبرسانی از دیدگاه برنامه فضایی (نظریه پایه توسعه، اندازه مؤثر شهرها، مکانیابی شهرهای جدید و سازمان فضایی استان متناسب با امکان بارگذاری برظرفیتهای طبیعی) باید در معرض بررسی کارشناسان متخصص و مستقل قرارگیرد.
3- جداسازی رشد از مصرف آب (Decoupling growth)
آیا همیشه ضرورتی وجود دارد تا برای رشد اقتصادی درآینده استان سمنان، آب بیشتری تأمین شود؟ پاسخ دستاوردهای جهانی به این پرسش منفی است. علت آن، جداشدگی و ناپیوستگی رشد با مصرف آب است.این پدیده زمانی اتفاق میافتد که رشد اقتصادی در یک منطقه، بیشتر از برداشت و مصرف منابع آب باشد. این موضوع در مقایسه نسبی رشد اقتصادی و رشد برداشت آب در قرن بیستم اتفاق افتاده است. بدین صورت که در فاصله سالهای 1900 تا 2000 میلادی، اندازه اقتصاد جهانی 30 برابر، اما مصرف جهانی آب فقط ششبرابر شده است (جداشدگی نسبی). اما در مقیاس کشوری، تجربیاتی وجود دارد که افزایش اندازه اقتصادی با کاهش مصرف توأم است. برای نمونه در استرالیا در فاصله 2001 تا 2009، تولید ناخالص داخلی 30 درصد افزایش داشته، اما کل برداشت آب 40 درصد کاهش داشته است. به این پدیده، جداشدگی مطلق گفته میشود.
طبق مستندات برنامه ششم توسعه کشور، برداشت آب زیرزمینی باید 11 میلیارد متر مکعب کاهش پیدا کند، ولی رشد اقتصادی باید ادامه یابد و بر اساس سند چشمانداز 8 درصد درسال باشد. یعنی جداشدگی مطلق باید در ایران اتفاق بیفتد. این یعنی میانگین وزنی بهرهوری آب در ایران باید بیش از 8 درصد شود. تحقق این هدف به پشتیبانی استراتژیک در زمینه تولید دانش،ایجاد ظرفیت، اتخاذ سیاستهای مناسب، به کارگیری فناوری و تأمین مالی همراه تحول در نظام حکمرانی نیازمند است (نوری اسفندیاری). این موضوع در استان سمنان قرار است چگونه تحقق یابد؟
4- اقتصاد سبز
یکی دیگر از دستاوردهای جهانی در زمینه برنامهریزی توسعه، رشد اقتصاد سبز است. بنا به تعریف سازمان همکاریهای اقتصادی و توسعه، نظام اقتصادی است که رشد اقتصادی در آن با ایجاد اطمینان از حفظ داراییهای طبیعی همراه است. منظور از داراییهای طبیعی، امکانات طبیعی است که در تأمین خدمات ذخایر طبیعی و محیطزیستی نقش دارند و رفاه و بهزیستی جامعه متکی به آنها است. برای رسیدن به این چشمانداز، ﻻزم است در جامعه تسهیلات سرمایهگذاری برای کاربست فناوریهای جدید و ظهور و بروز انواع نوآوری برای رشد پایدار فراهم شود. تضمین آب کافی همراه استفاده مؤثر از آب و دیگر منابع طبیعی در زنجیره ارزش، از تولید تا مصرف در کشاورزی و صنعت و از تأمین آب تا تصفیه فاضلاب و استفاده مجدد از آن در اقتصاد شهری و از طریق ارزشگذاری اکوسیستمها، مهار قدرت مولد آب، موازنه ارزش ذاتی آب، کاهش قدرت مخرب آب و حفظ کیفیت و پرهیز از آلودهسازی و کاهش کیفیت آب و استفاده از انرژی تجدیدپذیر آب در نیروگاههای کوچک، چهره متفاوت آب در اقتصاد سبز را در هر منطقهای رقم میزند (نوری اسفندیاری، 1395). این ملاحظات در استان سمنان قرار است چگونه تحقق پیدا کند؟