باورهای اشتباه ما ایرانیان درباره خشکسالی
مشکل کمبود آب در کشور این روزها خبری داغ شده و پس از سالها نادیده گرفتن بالاخره شرایط چنان حاد شده است که آحاد مردم و مسئولان متوجه خطرات شدید بیآبی و کاهش منابع آبی کشور شدهاند. حتی اکنون سخن از نابودی پارهای از فلات و تمدن ایرانی در صورت نیندیشیدن راهحلی برای این بحران میرود سخنی که البته با تأملی در تجربههای گذشته تاریخ، چندان اغراقآمیز نیست و باید جدی گرفته شود.
با همه این اوصاف کم نیستند افرادی که همچنان این پدیده را نوعی خشکسالی گذرا میپندارند و تصورشان این است که در پی این خشکسالی روزگار ترسالی در راه است. آنها براحتی چشم و گوش به سخن عالمانه اقلیمشناسان بستهاند که به دهها زبان میگویند روند کنونی در منطقه ما به سوی خشکسالی مزمن است و نباید امیدوار به سالهای پرباران آینده بود. از آن مهمتر، سالها است که ما با منابع آبی خود حریصانه و بدون هرگونه ملاحظهای برای آینده رفتار میکنیم. نوع برداشت ما از آبهای زیرزمینی و جاری به هیچوجه به گونهای نیست که پایداری منابع آبی را تضمین کند و این منبع حیاتی را برای نسلهای آینده نیز به ارث بگذارد. در اوضاع بحرانی کنونی، دلسوزان این مرز و بوم و افراد دوراندیش به تکاپو افتادهاند و علاوه بر به صدا درآوردن زنگهای خطر، در پی چارهجویی برای مدیریت اصولی آب برای مردم این سرزمین برآمدهاند.