تجربه‌های جهانی حمایت از کشاورزی در مسیر فقرزدایی

تجربه‌های جهانی حمایت از کشاورزی در مسیر فقرزدایی
مجتبی پویان مهر
دستیابی به توسعه و رشد اقتصادی فرآیندی بلندمدت و حاصل برهم‌کنش پارامترهای مختلف اقتصادی در طول چند دهه است. بررسی تجارب کشورهای توسعه‌‌یافته و اقتصادهای نوظهور، نشان می‌دهد بر مبنای دیدگاه تقدم و تأخر، استراتژی این کشورها برای کاهش فقر ابتدابه‌ساکن، اعمال سیاست‌‌های حمایتی کشاورزی و توجه به مناطق روستایی بوده است.
این سیاست در بلندمدت به‌واسطه توسعه ضریب اشتغال‌زایی و گسترش صنایع پسین و پیشین بخش، کاهش هزینه تولید و به تبع آن کاهش قیمت تمام‌شده غذا و افزایش قدرت خرید مردم، مناطق شهری را نیز تحت تأثیر قرار داده و به این ترتیب رشد اقتصادی این کشورها تسهیل شده است. تئودور شولتز پیرامون اهمیت اقتصادکشاورزی در کاهش نرخ فقر می‌گوید: «بسیاری از مردم جهان فقیر هستند و تعداد زیادی از مردم فقیر جهان از راه کشاورزی امرار معاش می‌کنند، بنابراین اگر ما جایگاه اقتصاد کشاورزی را می‌شناختیم، به‌خوبی درباره میزان فقر اقتصادمان مطلع بودیم. کشاورزی بیشتر قربانی قسمت بد علم اقتصاد بوده است تا نافع آن و من زمان بسیار زیادی از فعالیت حرفه‌ای خود را وقف آشکارکردن این قسمت از علم اقتصاد کرده‌‌ام.»
سال ۲۰۱۰ گزارشی از طرف سازمان توسعه و همکاری‌های اقتصادی (OECD) منتشر شد که روند رشد یا کاهش نرخ فقر را در بین ۲۵ کشور در حال ‌توسعه بررسی کرده بود. از بین این کشورها ویژگی‌های مشترک ۱۳ کشور ثروتمند و موفق‌‌تر در تحقق کاهش نرخ فقر (دارای رشد اقتصادی با نرخ سالانه ۷ درصد یا بیشتر) برای بازه زمانی ۲۵ ساله مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج تحلیل نشان داد، در حالی ‌که به‌ طور کلی رشد اقتصادی یکی از مهم‌ترین عوامل کاهش نرخ فقر بود، ترکیب وقوع رشد اقتصادی به ‌طور قابل‌ ملاحظه‌ای با افزایش حمایت‌های دولتی از بخش کشاورزی و به ‌ویژه رشد درآمد کشاورزان رابطه مستقیمی داشت.
همچنین در مطالعات دیگری، سهم هر یک از بخش‌های اقتصادی به‌ طور جداگانه بر روی رشد اقتصادی و کاهش نرخ فقر در این کشورها بررسی. این نتایج نشان می‌دهد که به‌ طور متوسط، ۵۲ درصد کاهش نرخ فقر در کشورهای منتخب به دلیل رشد تولیدات و درآمد کشاورزی، یک‌سوم کاهش فقر به خاطر رشد در نقل و انتقالات پولی و فقط حدود ۱۳ درصد به دلیل رشد درآمد بخش غیر‌کشاورزی بوده است. همچنین بنا به گزارش سال ۲۰۰۴ دپارتمان توسعه بین‌الملل انگلستان، همبستگی تاریخی نزدیکی بین کاهش نرخ فقر با افزایش نرخ تولیدات کشاورزی (به‌ خصوص تفاوت نرخ رشد بهره‌وری تولیدات کشاورزی) در ۴۰ سال گذشته وجود داشته است. پژوهشگران این دپارتمان، رابطه بین کاهش فقر و ارتقای بخش کشاورزی در کشورهای در حال ‌توسعه را نتیجه چهار ساز و کار زیر می‌دانند:
۱. تأثیر مستقیم بهبود عملکرد کشاورزی روی درآمد روستائیان
۲. تأثیر تولید مواد غذایی ارزان‌تر برای هر دو طیف روستائیان و شهرنشینان (افزایش قدرت خرید)
۳. تأثیر کشاورزی در رشد و تولید فرصت‌های اقتصادی در بخش‌های غیر کشاورزی بالادستی و پائین‌دستی
 ۴. نقش بنیادین کشاورزی در تحریک و حفظ گذار اقتصادی یا عبور از کشاورزی معیشتی به کشاورزی پربازده صنعتی و خدماتی.
بانک جهانی و تأکید بر کاهش فقر با سرمایه‌گذاری در کشاورزی
بنا به گزارش‌ سال ۲۰۰۷ بانک جهانی، تجربه نشان داده است برای کاهش فقر، سرمایه‌‌گذاری در بخش کشاورزی ۵/ ۲ تا ۳ برابر مؤثرتر از سرمایه‌‌گذاری در بخش‌های غیر‌کشاورزی بوده است. برای نمونه، هند از نخستین برنامه پنج‌ ساله خود در سال ١٩٥١، سرمایه‌گذاری‌های خالص خود را به بخش کشاورزی اختصاص داد و در دوره ١٩٧٩ تا١٩٩١ کاهش قابل‌ توجهی در نرخ فقر را تجربه کرد که بنا به گزارش سازمان OECD بیش از ۵۰ درصد کاهش نرخ فقر در نتیجه افزایش تولیدات کشاورزی بوده است. در سال ۱۹۸۱ بیش از ۵۰ درصد مردم چین زیر خط فقر به ‌سر می‌‌بردند، و در سال ۲۰۰۵ این مقدار به کمتر از ۵ درصد رسید که طبق گزارش سال ۲۰۱۰ سازمان OECD تأثیر کشاورزی در کاهش نرخ فقر چین چهار برابر بخش‌‌های غیر کشاورزی بوده است و این موفقیت بزرگ چین با تکیه‌ بر عواملی چون رهبری سیاسی، واگذاری اراضی دولتی به کشاورزان، ارائه خدمات بیمه‌ای و حمایتی گسترده کشاورزی، سرمایه‌‌گذاری در زیرساخت‌های روستایی و انتقال فناوری به کشاورزان روستایی حاصل شده است.
تکیه بر اقتصادکشاورزی، راهبرد تاریخی اتحادیه اروپا برای نیل به رشد اقتصادی
در میان کشورهای توسعه‌یافته نیز بررسی سیاست‌های حمایتی اتحادیه اروپا مبیّن تکیه بر اقتصاد کشاورزی برای دستیابی به رشد اقتصادی و توسعه این کشورها است. پس از جنگ جهانی دوم که زیرساخت‌های اقتصادی و صنعتی این کشورها آسیب دیده بود و قشر زیادی از شهروندان اروپایی از پدیده فقر رنج می‌بردند، اتحادیه اروپا با پی‌ریزی سیاست مشترک کشاورزی (CAP)، راهبرد بلندمدت حمایت از کشاورزی و مناطق روستایی را برای بازسازی کشورها و توسعه اقتصادی اتخاذ کرد. تخصیص ۸۹ درصد از کل بودجه سالانه اتحادیه اروپا در اوایل سال۱۹۷۰ و ۷۳ درصد از کل بودجه سالانه اتحادیه اروپا در اوایل سال ۱۹۸۰ برای حمایت از کشاورزی، نشان از توجه ویژه دولتمردان اروپا به بخش کشاورزی و توسعه روستایی برای دستیابی به رشد اقتصادی است.
مأخذ: http://donya-e-eqtesad.com/ (با تلخیص)

فرم ثبت نظرات

نام
ایمیل
متن
متن