شعار خودکفایی مدیریت آب مجازی را ناکام میگذارد
برای تولید یک سیب 150 گرمی، حدود 125 لیتر آب مصرف میشود. برای تهیه یک فنجان چای 250 میلی لیتری حدود 27 لیتر آب هزینه میشود. یک گوجه فرنگی 250 گرمی برای تولید به حدود 50 لیتر آب نیاز دارد و برای تهیه یک پیتزا مارگاریتا بالغ بر 1260 لیتر آب مورد نیاز است. این اعداد و ارقام را شاید در زندگی روزمره چندان لمس نکنیم، اما همه ما در زندگی روزمره، بیشتر از آن چیزی که تصور میکنیم، آب مصرف میکنیم. چند سالی است که مفاهیم «ردپای آب» ، «آب پنهان» و «آب مجازی» وارد دایره لغات مطالعات آب شدهاند. ذیل این مفاهیم، به اعداد و ارقامی که در بالا به آنها اشاره شد میرسیم.
در تعاریف ارائه شده برای مفهوم «ردپای آب» آمده است: «ردپای آب به مجموع مصرف آب شیرینی اطلاق میشود که یک فرد، جامعه محلی یا کسب و کار، برای تولید کالا یا خدمات هزینه میکند. ردپای آب یک شاخص چند بُعدی است که هم به استفاده مستقیم و هم غیرمستقیم آب توسط مصرف کننده توجه میکند، این شاخص میزان و نوع آلودگی را هم نشان میدهد.» آگاهی از این مفاهیم در دنیای امروز که جهان با مسئله و بحران آب روبهرو است، اهمیت دو چندان پیدا میکند. به همین بهانه پای صحبتهای انوش نوری اسفندیاری نشستیم تا درباره ضرورت درک این مفهوم در جامعه و توجه به آن در سیاستگذاریهای حوزه آب برای ما بگوید. دبیر اندیشکده تدبیر آب ایران معتقد است برای درک بهتر این تعابیر و مفاهیم نیاز به مدیریتی جامعهمحور در حوزه آب داریم تا بتوانیم بهترین هرهبرداری را از این مفهوم در مدیریت منابع آب داشته باشیم.
با توجه به اینکه این روزها مسئله آب دیگر منحصر به بخش کارشناسی یا دانشگاهی نیست و تبدیل به مسئلهای جدی در سطح اجتماع شده، فکر میکنید در بلند مدت بتوان با توجه و برنامهریزی در مباحثی مثل آب مجازی مسئله آب را در کشور مدیریت کرد؟
موضوع و تجربه آب مجازی در سطح دنیا عمری 30 ساله دارد اما در ایران مفهومی است که در ده سال گذشته مطرح شده، عمر کوتاه این مفهوم در کشور میتواند دلیلی باشد بر اینکه بگوییم برای قضاوت در مورد آثار و نتایج آن کمی زود است. اما در همین ده سال گذشته متوجه شدیم که حساسیت عمومی نسبت به موضوع آب توانسته از این طریق مجرای خوبی پیدا کند. تا جایی که جامعه نسبت به صادرات محصولات آببر حساس شده و در مورد آن موضعگیری دارد. این موضوع در مواردی حتی در فیلمها و سریالها هم مطرح شده است. جامعه دانشگاهی و بخش خصوصی به موضوع ورود کرده است. اتاق بازرگانی در سال 92 فعالیتهایی در این زمینه انجام داد، همایشهایی با محوریت این موضوع برگزار کرد. دستگاههای اجرایی هم نسبت به این موضوع کنجکاو شده و نشریاتی را منتشر کردهاند.
برای اینکه راجع به موضوع روشنتر صحبت کنم، آن را به چند بخش تقسیم میکنم، شاید این تقسیمبندی در نتیجهگیری نهایی بحث هم کمک کننده باشد. یکی از ابعاد موضوع از نگاه ارتباطی و یادگیری است. چه ارتباط بین عموم مردم با موضوع، چه ارتباط سیاستگذاران و متخصصان آب با این موضوع میتواند مورد توجه قرار گیرد. دوم تحلیل شرایط موجود و آینده است. باید ببینیم این مفاهیم و ابزارهای تحلیلی مرتبط، چطور میتواند به تحلیل شرایط موجود و آینده -چه در کشور و چه در سطح دنیا- به ما کمک کند. و مورد سوم بررسی این موضوع در امر سیاستگذاری است. به طور خلاصه میتوان گفت تا به حال بخش اول بسیار اثرگذار بوده، هر چند شاید کسانی که مبتکر این بحث بودهاند بر موضوع سیاستگذاری تاکید کردهاند. اما در ارزیابیها و پژوهشهایی که در کشورهای مختلف صورت گرفته، موضوع مخاطب قرار دادن کسانی که خارج از بخش آب فعالیت دارند و تاثیرگذاری بر آنها بسیار برجسته شده و نمره و امتیاز بالایی را به خود اختصاص داده است. یک بخش دیگر را هم تحت عنوان حرکت به سمت مدیریت جامعه محور اضافه کنم. به جای مدیریت دولت محور در زمینه آب، بهتر است مدیریت جامعه محور داشته باشیم. به دلیل اینکه در این شکل از مدیریت منابع آب، تکیه بر مدیریت تقاضا است و جامعه نیز میتواند در این زمینه مشارکت فعال داشته باشد. این موضوع به خوبی میتواند هم به افرادی که در بدنه دولت و خارج از بخش آب فعالیت میکنند، پیام را منتقل کند و هم به مردم. بنابراین برای مشارکت عمومی، توجه مردم به ارزش واقعی آب میتواند اثرگذار باشد. به دلیل اینکه آگاهی از جزئیات این موضوع آنها را با یک شگفتیهایی روبهرو میکند که تا به حال متوجه نبودند. زمانی که با این مفاهیم آشنا میشوند تمایل دارند در مورد آن بیشتر بدانند و در روی این مسئله تاثیر بگذارند. آگاهی در این زمینه باعث میشود انگیزههای خوبی برای سیاستگذاری شکل بگیرد. در نتیجه راهحلهایی مطرح میشود که میتواند منجر به تغییر وضعیت شود. به موازات آن کارهای پژوهشی انجام شود، اطلاعات خوب تولید شود و مردم آگاه شده و بتوانند با توجه به واقعیتهای موجود در این زمینه با سیاستها همراه شوند.
موضوعی که در سطح جهانی اتفاق افتاد و به جامعه محوری کمک کرد، استقبال بخش خصوصی بود. بخش خصوصی به ویژه بخشی که در حوزه تولید صنایع غذایی یا واسط تولید و مصرف مواد غذایی فعالیت داشت، حاضر شد برای کنترل ریسک در بخش تولید مواد غذایی و کاهش مصرف آب سرمایهگذاری کند. در نتیجه خطرات و آسیبهای کسب و کار خود را کاهش دهد. در ایران ما شاهد هستیم که بخش مهمی از محصولات غذایی تولید شده تلف میشوند. تصاویر زیادی میبینیم از سیبی که در ارومیه تولید شده، اما به دست مصرف کننده نمیرسد و دور ریخته میشود. حتی در مواردی بعد از مصرف هم تلفات زیادی در مواد غذایی داریم. سرمایهگذاری در این موارد برای بخش خصوصی -گرچه خود مصرف کننده آب نیست- میتواند بر میزان مصرف آب در جامعه تاثیر داشته باشد. این موضوعی است که ظرفیتهای آن در ایران مغفول مانده و این بخشی از مدیریت جامعهمحور آب است.
در مورد مفهوم و ضرورت توجه به آب مجازی ما با سوتفاهمهایی روبهرو هستیم، به طور مثال مردم تصور میکنند کشت هندوانه که محصول آببری است، نباید اتفاق بیفتد اما در مورد تولید فولاد و صنایع آببر و یا محصولات کشاورزی آببر دیگر، کمتر صحبت میشود. چطور میتوان این آگاهی را ایجاد کرد؟
آشنایی با این مفاهیم در کشور ما با سوبرداشتهایی روبهرو بوده که در درجه اول شامل حال مسئولان میشود. البته به طور کلی هر مبحث جدیدی مطرح میشود، به درستی در جامعه معرفی نشده و عجولانه و به صورت یک تب همهگیر طرح شده و راه حل برای آن ارائه میشود. مسئولان این گرایش را داشتند که این سمت و سو را به این بحث بدهند که اگر وارد کننده آب مجازی باشیم فشار به منابع آب ما کمتر خواهد بود و در بسیاری موارد میتوانیم مسائل و مشکلات آب را با وارد کردن آب مجازی حل کنیم. از آنجا هم که اطلاعات مردم در این زمینه کافی نیست و اطلاعرسانی درستی صورت نگرفته، طبیعی است که مسئله به این شکل در جامعه مطرح شود. در صورتی که در حال حاضر محصولی که آب قابل ملاحظهای با صادرات آن از کشور خارج میشود، پسته است. پسته به تنهایی 50 درصد صادرات آب مجازی ما را تشکیل میدهد و هندوانه نقش به مراتب کمتری دارد. واقعیت این است که این سوبرداشت شامل حال واضعین این نظریه هم بوده است. یعنی آقای تونی آلن، در ارائه موضوع -برخلاف ماهیت بحث که جنبه مدیریت تقاضا و مدیریت جامعه را دارد- به سراغ سیاستگذاری رفته است تا با اراده سیاسی مسئله حل و فصل شود. نسخه او برای کشورهای خاورمیانه این بود که این کشورها که پول خوبی هم دارند، در عوض اینکه برای آب با یکدیگر نزاع کنند، با واردات آب مجازی فشار به منابع آب کشور خود را کاهش دهند. این موضوع یک مشکل دارد و آن اینکه ما با راهکارهایی که بیشتر جنبه جامعهمحور دارد و مشارکت جامعه را طلب میکند، میخواهیم به روشهای دولتمحور و با اراده سیاسی مسائل را حل و فصل کنیم. اگر بخواهم بیشتر توضیح دهم که ما چرا باید به این موضوع به عنوان یک فرصت برای مدیریت جامعه محور بپردازیم، باید بگویم این موضوع از دو زاویه قابل بحث است. یکی تاثیری که مصرف کنندگان با انتخاب رژیم غذایی و الگوی زندگی میتوانند، داشته باشند. که یک موضوع کاملا شخصی است. اما اگر به صورت یک فرهنگ عمومی مورد توجه قرار گیرد میتواند تاثیرات بسیار زیادی داشته باشد. برای مثال توسعه اقتصادی در بسیاری از بخشهای جهان باعث شده سبک زندگی پر تقاضا برای آب، توسعه پیدا کند. ویژگی این سبک قدرت خرید بالا و مصرف گوشت بیشتر است. هر فرد در جامعهای که رژیم غذایی آن مبتنی بر گوشت است، طور متوسط برای غذای روزانه خود 5 مترمکعب آب مجازی مصرف میکند، اما رژیم غذایی یک فرد گیاهخوار کمتر از 3 مترمکعب آب مجازی است. این نشان میدهد که سناریوهای مختلف برای الگوهای مختلف غذایی تاثیر بسیار زیادی برای تقاضای جامعه برای مصرف آب دارد.
جنبه دیگر، الگوی تجاری است. کشورها اگر از مناطقی که تولید مواد غذایی در آنها با آب سبز انجام میشود و کارایی آب کشاورزی بالاتر است، مواد غذایی وارد کنند، فشار کمتری به منابع آبی خود وارد میکنند. اما جامعه روی این مسئله به لحاظ سیاسی موضع دارد. حتی کشورهای اروپایی و امریکا هم -که کشورهای لیبرالتری هستند- از نظر تجارت جهانی در این بخش که مواد غذایی و کشاورزی است، این موضوع را نمیپذیرند.
معتقدم جامعه تا زمانی که همراه نشود سیاستگذاران در هیچ کدام از این کشورها -چه کشورهای در حال توسعه و چه کشورهای توسعه یافته- قادر نخواهند بود این الگو را وارد کرده و یا رعایت کنند. این موضوع یک فرصت است، و حتما باید با مشارکت جامعه صورت گیرد. در غیراینصورت هر چقدر که این ابزارها را رواج دهیم، مفید نخواهد بود. پذیرش اینکه امنیت غذایی را معادل با خودکفایی تولید مواد غذایی ندانیم، پذیرش این مسئله را راحتتر میکند.
این ضرورت را در سطح جامعه چطور میتوان تبیین کرد؟
مسئله از اینجا شروع میشود که توجه جامعه به مصرف آب پنهان بیشتر شود. در دنیا روشهایی که به کار گرفته شد تاثیر بسیار زیادی داشت و توانست توجه مردم را جلب کند. به طور مثال گفته شد که شما وقتی یک فنجان قهوه مصرف میکنید، فکر نکنید که فقط آبی که در این فنجان قرار دارد را مصرف میکنید. برای تولید یک فنجان قهوه که حدود 300 میلیلیتر آب بیشتر ندارد، حدود 140 لیتر آب مصرف شده است. یعنی 140 بطری یک لیتری را در نظر بگیرید، این میزان آب برای تولید یک فنجان قهوه صرف میشود. یا برای تولید یک کیلوگرم گوشت، 15 متر مکعب یا 15 هزار لیتر آب مصرف میشود. برای تولید یک خودرو، 400 هزار لیتر آب مصرف میشود. وقتی این موضوع توسط آقای تونی آلن مطرح شد و انتشار این آمارها برای مردم شوک برانگیز بود. او معتقد بود همیشه در بحث صرفهجویی آب صحبت از این است که در مصرف آب حمام یا آبی که برای پخت و پز به کار میبریم یا برای نظافت، صرفهجویی کنیم. اما متوجه این موضوع نیستیم که در مورد بخش بزرگی از مصارف مربوط به آب اصلا صحبت نمیکنیم و آن «آب مجازی» است. این مسئله باعث شد در ایران هم در هفته صرفهجویی مصرف آب که در تیرماه است، بیشتر در مورد آب مجازی صحبت میشود. مدیران اجرایی ناگزیر به این سمت رفتهاند تا مردم را ترغیب کنند به الگوی مصرف کمتر، و در مجموع میتوان گفت این حرکت شروع شده است. اما لازم است کارهای بهتر و بیشتری در این زمینه انجام شود. تا از این طریق بتوانیم آمار و اطلاعات بهتری را به دست آوریم و برای نظام محاسباتی و دانشگاهها اطلاعات ملی را بهبود بخشیم. چون این اطلاعات نواقص زیادی دارد.
به آمار در این زمینه اشاره کردید، یکی از سوالات من هم موضوع آمار بود، در مورد مصرف آب خانگی، مصرف صنعت و کشاورزی آمارها و ارقامی منتشر میشود و میتوان گفت یک تصویری از میزان مصرف آب در این حوزهها در ذهن مخاطب وجود دارد، اما کمتر در مورد اینکه میزان – یا حدود- مصرف آب مجازی در کشور چقدر است آماری ارائه نمیشود، این آمار وجود ندارد یا منتشر نمیشود؟ اصلا مطالعهای در این مورد صورت گرفته است یا خیر؟
آمار و اطلاعات وجود دارد. مطالعاتی هم صورت گرفته است، اما موضوع این است که چون آمار دقیقی -حتی در سطوح کلان- در مورد آب نداریم، نمیتوانیم با شکلی دقیق به آن استناد کنیم. مثلا درباره آب کشاورزی این محل بحث است که چقدر آب در کشاورزی مصرف میکنیم؟ در بحث آب مجازی باید میزان آب برگشتی را از مصرف کل کم کنیم و فقط آبی که صرف تبخیر و تعرق میشود به اضافه آبی که در داخل محصول پنهان میشود را به عنوان آب مصرف شده محاسبه کنیم. فرض کنید اگر 90 میلیارد مترمکعب آب برای کشاورزی برداشت میشود، همه این آب برداشت شده به مصرف نمیرسد و بخش مهمی از آن، آب برگشتی است. در مورد مصرف شهرها و صنعت هم همینطور است. اینها مسائل ابتدایی است که در کشور ما حل نشده، چه رسد به اینکه ما برای هر محصول و هر منطقهای این مسائل را حل و فصل و اطلاعات را مدون کنیم. با توجه به یک فرضهایی اطلاعاتی تولید شده است، اما این اطلاعات باید دقیق شود. شاید اگر انتظارات عمومی و مطالباتی در این زمینه شکل بگیرد موجب شود که مدیریت آب بودجه بیشتری برای تولید اطلاعات در این زمینه در نظر بگیرد. همیشه اولین قسمتی که قربانی میشود همین مبلغ ناچیز است که باید صرف تولید اطلاعات و آمار دقیق شود. این یکی از موضوعات کلیدی و قلب مشکلات ما در زمینه پرداختن به موضوع آب مجازی است.
میتوانیم بگوییم که فعلا نمیتوان با زبان عدد و رقم و آمار در مورد آب مجازی صحبت کرد؟
چرا! با اطلاعات کم و با خطای زیاد میتوانیم. با عدد و رقمهای بسیار کم میشود حرفهای زیادی زد. این حرفها هم زده شده، اما مسئله اینجاست که این بحث ادامه دارد. ما نمیخواهیم فقط در مرحله اطلاعرسانی عمومی بمانیم. قرار است وارد مباحث تحلیلی شویم و این موضوع را به مرحله سیاستگذاری برسانیم تا برای آن برنامهریزی و اقداماتی صورت گیرد. در نتیجه هرچقدر به مرحله سیاستگذاری نزدیک میشویم، باید اطلاعات دقیقتری در اختیار داشته باشیم.
در شرایط فعلی آیا میتوان توجه به آب مجازی را راهکاری برای کاهش آسیبهای مربوط به مسئله آب در نظر گرفت؟
این امر مستلزم این است که اطلاعاتی در مورد ردپای آب و مسئله آب مجازی در اختیار جامعه بگذاریم. اختلافاتی که در این زمینه وجود دارد به ما کمک میکند که هم سیاستگذاران و کارشناسان و هم عموم مردم را نسبت به موضوع حساس کنیم. اینکه متوجه باشیم وقتی یک رژیم غذایی را انتخاب میکنیم که میتواند تاثیر زیادی روی مصرف آب بگذارد، نمیتوان این موضوع را – بهویژه در بلندمدت- دست کم گرفت. یا اینکه متوجه باشیم چطور تجارت میتواند به کمک ما بیاید و ما را از قحطی نجات دهد. امسال ما مقدار زیادی گندم وارد کردیم و طبیعی است که میزان زیادی آب مجازی با این گندم وارد کشور ما شد. باید نسبت به این موضوع اشراف داشته باشیم که امنیت غذایی ما تا حد زیادی وابسته به این آب مجازی است. چرا میخواهیم به یک تصور و توهم دامن بزنیم که از طریق آب مجازی نمیتوانیم فشار به منابع آب را کم کنیم. در حالی که از همین مجرا میتوانیم استفاده کنیم برای اینکه فشار به منابع آب زیرزمینی کمتر شود.
بهانه همیشگی برای سست کردن سیاستهای پیشگیرانه یا کنترلی در مورد منابع آب، خودکفایی در کشاورزی است. این موضوع تا حد زیادی یک عامل بازدارنده برای اجرای مقرراتی است که در زمینه امنیت آبی نیاز داریم. من در برنامه سوم توسعه در جریان این مسئله بودم. قرار بود زمینهها فراهم شود برای اینکه هر منطقه الگوی کشت متناسب با امکانات آبی خود داشته باشد. اما زمانی که برنامه به مرحله اجرا رسید، عنوان شد به دلیل اینکه ما باید در بعضی محصولات به خودکفایی برسیم، نمیتوانیم این سیاست و برنامه را – که یک قانون بود و تصویب شده بود- اجرا کنیم. ما تصور میکنیم که میتوانیم، اما در عمل نمیتوانیم. در نتیجه هم منابع آب به تاراج میرود و هم به هدفمان -که خودکفایی است- نمیرسیم.
در حوزه صنایع به ویژه صنایع آببر تا چه میزان میتوان موضوع آب مجازی را پیگیری کرد؟
این بحث منحصر به سطح ملی نیست که بگوییم کشاورزی مصرف کننده عمده آب است در نتیجه در مرکز موضوعات مربوط به آب مجازی قرار دارد. در بعضی کشورها و بعضی مناطق ایران ممکن است وضعیت اینطور نباشد. به طور مثال در تهران مصرف آب شهری و صنعتی نیمی از مصارف آب را به خود اختصاص میدهد. در نتیجه نمیتوانیم بگوییم در استان تهران مسئله اصلی آب کشاورزی است. به همین دلیل است که تاکید داریم، در مورد آب باید به صورت محلی و استانی تصمیم بگیریم و سیاستگذاری کنیم. بخشی از موضوع ردپای آب برمیگردد به آب خاکستری یا آبی که آلوده است. همچنین میزان آبی که نیاز است تا این آلودگی برطرف شود (تصفیه شود) اگر این سنجه را هم وارد کنیم، در شهرها و صنایع بزرگ موضوع آلودگی به عنوان یک موضوع برجسته، اولویت کار را تغییر میدهد.
یعنی موضوع بازچرخانی آب مطرح میشود؟
نه! موضوع صنعت فقط آبی که مصرف میکند نیست، بلکه موضوع آبی که آلوده میکند هم مطرح است. در نتیجه اولویتهای ما تابع این موضوع است که آب را به صورت منطقهای ببینیم و بدانیم مسائل هر منطقه چگونه است. همیشه اینطور نیست که مسئله عمده کشاورزی باشد. بلکه مسائل مربوط به صنعت و آب شهری هم مطرح است. با موضوعی که در ردپای آب مطرح میشود، مسئله را بر اساس مشکل اصلی مطرح میکنیم نه بر اساس یک تصمیم از پیش تعیین شده. باید ببینیم که در هر منطقه مشکل اصلی چیست.
در صحبتها به تجربیات جهانی اشاره کردید، لطفا مقایسهای بین وضعیت ایران و کشورهایی که به لحاظ منابع آبی و سیاستگذاری در حوزه آب شرایط مشابه با ایران دارند، داشته باشید، کشوری که تجربه موفقی در این زمینه داشته باشد.
اسپانیا کشوری است که روی موارد سازهای و انتقال آب و شیرینسازی آب تمرکز کرده است. اما در عین حال از موضوع ردپای آب و آب مجازی بسیار استقبال کرد و دولت نه تنها برای سیاستهای ملی، بلکه پیشنهاد داده کشورهای جامعه اروپا این رویکرد را وارد چارچوبهای مدیریتی مشترک خود کنند. به عبارتی اسپانیا از این راهکار هم در سطح ملی استقبال کرده و هم به کشورهای اتحادیه اروپا حرکت به سمت آن را پیشنهاد داده است.
اقدامی هم در این زمینه انجام شده است؟
جامعه اروپا در حال حاضر به طور کلی بازار مواد غذایی را هدایت میکند و بیشتر مبادله آب مجازی تحت تاثیر سیاستهای جامعه اروپاست. این موضوع اگر موجب شود که این مسئله مورد توجه قرار گیرد و هژمونی که جامعه اروپا و آمریکا در بازار جهانی دارد کم شود، بسیار فرصت خوبی فراهم میشود تا این راهحل به شکل بهتر و گستردهتری مورد استفاده قرار گیرد. حرکتی که در اسپانیا شروع شده و به جد دنبال میشود، نقطه عطفی در راهکارهای مدیریتی آب اسپانیا است. از آنجا که موضوع جدیدی است باید منتظر بمانیم و ببینیم که این سیاستها چگونه اجرا میشود و چه نتایجی به دنبال خواهد داشت.
فکر میکنید با ظرفیتهای موجود، در شرایط فعلی در حوزه آب مجازی چه کارهایی میتوان در کشور انجام داد؟
موضوع آب مجازی از نظر ارتباطات، یادگیری و کارهای رسانهای و دانشگاهی میتواند موضوع تحقیق خوبی باشد. به ویژه کسانی که در زمینه ارتباطات فعالیت میکنند، میتوانند به این مسئله توجه کنند. این ظرفیتها و قابلیتها بسیار زیاد است. در مطالعات بینالمللی که صورت گرفته است، بسیار به این موضوع تاکید شده است. این تصور را نداشته باشیم که این مسئله با تجارت بینالمللی مرتبط است و ربطی به کار روزنامهنگاری و ارتباطات و رسانه ندارد. این موضوع در ارتباط با مشکلات آب بسیار میتواند کارساز باشد. یکی از توصیههایی که داریم این است که نباید در حوزه آب مجازی، تجارت آن و ردپای آب فقط انتظاراتی که ایجاد شده را مورد توجه قرار دهیم، بلکه باید انتظارات جدیدی را مطرح کنیم. تحلیل شرایط موجود و آیندهنگری هم لازم است. اگر وضع موجود ادامه پیدا کند، ما چشمانداز آینده را چندان مناسب نمیدانیم. در کشور ما که وضع موجود هم این مسئله را آشکار میکند. با توجه به گرمایش زمین و تغییرات آب و هوایی این وضعیت تشدید میشود. بررسیها نشان داده که احتمال اینکه در آینده وضعیت ما از نظر الگوی بارندگی، گرمایش زمین، افزایش دما و نوسانات در جریان رودخانهها، تغذیه آبخوانها و… شرایط برای بعضی مناطق بدتر شود، وجود دارد. این مسئله ضرورت توجه به بحث آب مجازی و تجارت آب مجازی را بیشتر میکند. باید مطالعات بیشتری در این زمینه در مراکز علمی کشور انجام شود. در حال حاضر کتابهای خوب زیادی در مورد آب مجازی منتشر شده که به زبان فارسی ترجمه نشده است. یکی از کتابهای خوب در این زمینه نوشته آقای تونی آلن است، با نام «آب پنهان» که البته بخشی از آن توسط یک انتشارات منتشر شده و آقای حسینیان بر حسب علاقه شخصی آن را منتشر کرده است. در حالی که نسبت به اهمیتی که این موضوع دارد باید بیشتر از این برای چاپ و نشر مقالات و کتابها و مطالب مفید در این حوزه سرمایهگذاری شود، تا به مرحلهای برسیم که بتوانیم مطالب هم ردیف با این آثار برجسته بینالمللی تولید کنیم. در مورد سیاستگذاری هم مشکلات بسیاری وجود دارد. فکر میکنم برای رفع برخی مسائل بهتر است سیاستها را در سطوح مختلف تبیین کنیم. بخشی از سیاستها در ارتباط با سیاست خارجی است و بخشی در ارتباط با بخش خصوصی. همانطور که اشاره کردم بسیاری از واحدهای بخش خصوصی میتوانند به شکل جدیتری این موضوع را دنبال کنند. همانطور که سایر کشورها عمل کردند. بخش خصوصی برای خود برنامه داشته باشد و از ابزارهای تحلیلی و اطلاعاتی آب مجازی استفاده کند. دولت هم میتواند سیاستگذاریهایی داشته باشد که از طریق آن به بخش خصوصی برای حرکت در این مسیر کمک کند تا اگر خود نمیتواند در زمینه سیاستهای تجارت جهانی، حضور فعالی داشته باشد، بخش خصوصی در این رابطه به او کمک کند تا به تولید کنندگان بخش کشاورزی این فرصت را بدهد تا راجع به این موضوع با چشم باز و روشنی بیشتری تصمیم بگیرند. در بخش سیاستگذاری اشاره شد که اقداماتی هم میتواند از طریق تقنین قوانین و مباحثی که در مورد آب مجازی میشود به افزایش آگاهی جامعه کمک کند.