دلایل ناکامی تعادلبخشی منابع آب زیرزمینی
اگرچه در دورههای مختلف دولت سعی داشته با اجرای طرحهایی، برداشت از منابع آب زیرزمینی را مدیریت و محدود کند اما روند خالی شدن آبخوانها نشان میدهد این طرحها چنان موفق نبودهاند. یکی از این طرحها «احیا و تعادلبخشی منابع آب زیرزمینی» است که از سال ۱۳۹۳ تصویب و اجرا شد. نگاهی به آمارها و دادههای منتشر شده درباره منابع آب زیرزمینی نشان میدهد که این طرح به اهداف خود نرسیده است. شاید بتوان نبود دادههای دقیق از میزان برداشت از چاههای آب و تعداد چاههای غیرمجاز را از مهمترین دلایل ناکامی این طرح و طرحهای مشابه برشمرد.
.. منصوری معتقد است مهمترین دلیل ناکامی چنین طرحهایی، نبود پیوست اجتماعی-فرهنگی و بیتوجهی به ساختارهای سنتی و تشکلهای مردمی آببران در مناطق مختلف است. او میگوید که نمیتوان برنامههای سراسری را عینا در همهجا اجرا کرد چرا که نگاه به آب و ارزش اقتصادی آن در هر منطقهای تفاوت دارد.
.. در طرح تعادل بخشی آمدیم به صورت ملی اعلام کردیم و دستورالعملهایی صادر کردیم و گفتیم این باید در کل استانها اجرا شود. مثلاً ارزش آب در استانی مثل کرمان به مراتب بالاتر از یک استان جنوبی است. در استان خوزستان منابع آب زیرزمینی شاید در درجه دوم اولویت قرار میگیرد اما در استان کرمان و جاهای دیگر اهمیت بسیار بیشتری دارد. ارزش اقتصادی آب در این استانها بهمراتب تفاوت دارد. بههمین دلیل است که میگوییم پیوست بومی شده طرح تعادلبخشی در استانها اجرا شود چون جایگاه اقتصادی آب زیرزمینی و نگاه به آن در استانهای مختلف متفاوت است.
.. تجربه تاریخی به ما نشان داده که اگر مشارکت محلی و ساختارهای بومی از بین برود و دستورالعملها بخواهد مدلهای مشارکت محلی را کمرنگ کند، قطعاً همراهی مردمی را نخواهیم داشت. این عدم همراهی به حفر چاه غیرمجاز، اضافه برداشت و عدم اجرای الگوی کشت منجر خواهد شد. ما باید پیوستهای اجتماعی طرحها را قویتر کنیم و از سازمانهای مردمنهاد و تشکلهای مردمی فعال در حوزهٔ آب برای مشارکت کمک بگیریم..