پمپ آب؛ درد یا درمان؟
در کوتاه سخن باید گفت که بحران کنونی آب در ایران محصول سیاستگذاریها و توسعههای لجام گسیخته و ناسازگار با ظرفیتهای محیطی این سرزمین طی دهههای گذشته بوده است که هماکنون، پیامدهای مخرب آن بهویژه در حوزههای آب و محیطزیست نمایان و دامنگیر اقصینقاط کشور شده است. البته ما طرحهایی داشتیم که در صورت تحقق میتوانست دست کم از تشدید این بحرانها جلوگیری کند. به عنوان نمونه یکی از این موارد طرح تعادل بخشی آبهای زیرزمینی بود که در سال ۱۳۸۳ مصوب شد؛ برنامهای فرابخشی که قرار بود ۱۱میلیارد مترمکعب از برداشت منابع آب زیرزمینی بکاهد. به عنوان مثال در بند ۶ آن، وزارت کشور موظف شده بود تا الگوی کشت فضای شهری را متناسب با محدودیت منابع آب تدوین و برای اجرا ابلاغ کند. طرحی که قرار بود طی یک سال اجرا شود، ولی بعد از گذشت ۲۱ سال مشاهد میکنیم هنوز راه به جایی نبرده است. علاوه بر این ما برنامه سازگاری با کمآبی را نیز داشتیم که متاسفانه این طرح هم در عمل به جایی نرسید. بنابراین تداوم مسیر نادرستی که از گذشته در پیش گرفته شده در کنار ناکامی در انجام اصلاحات، ما را به این روزگار دچار کرد! حال اگر قرار باشد الان به دنبال مقصر باشیم باید بگوییم همه دستگاهها در این زمینه تعلل و ترک فعل کردند.
گزارش کامل را در سایت «دنیای اقتصاد» بخوانید.