معضل اعتماد دوجانبه توسعه
منظور از«معضل اعتماد دوجانبه توسعه» چیست؟ موضوع به ضرورت همکاری نوآور و کارآفرین یا سرمایهگذار بر میگردد. نوآوران در همه جوامع وجود دارند، اما امکان پیادهکردن ایدههای آنها در کشورهای مختلف یکسان نیست. معمولاً نوآور سرمایه ندارد و سرمایهگذار و کارآفرین به نوآور نیاز دارد. نوآور باید به سرمایهگذار اعتماد کند تا ایده خود را در اختیار او بگذارد و سرمایهگذار باید به نوآور اعتماد کند تا پول خود را به وی بدهد. این اعتماد چگونه ایجاد میشود و از آن مهمتر پایدار میماند؟ چون ممکن است بسط و گسترش نوآوری، مشکل اعتماد بین نوآورانی که ایده جدید دارند و سرمایهگذارانی که سرمایه دارند را تشدید کند.
رابرت کوتر و هانس برند شافر این مشکل را «معضل اعتماد دوجانبه توسعه» مینامند. اینکه ملتها چگونه با این معضل یا سؤال برخورد میکنند، رشد یا عقبماندگی اقتصادهایشان را تعیین میکند. در هیچجا مشکل ناتوانی در برخورد صحیح با این موضوع شدیدتر و حادتر از ملتهای فقیر نیست. در جهان مدرن امروزی آن دسته از ملتها نسبتاً فقیر هستند که نتوانستند این مشکل را حل کنند و اقتصادهایشان موفق به رشد یافتن نشد.
وقتی یک کشور در حال توسعه تعداد زیادی کارآفرین و نوآور دارد، تحت شرایطی موجی از نوآوریها در بازارها و سازمانها پدید میآید که خود باعث میشود تا بهرهوری، دستمزد و سود افزایش یابد. نوآوریها در بازارها و سازمانها چگونه باعث ترکیب ایدهها و سرمایه در بنگاههایی میشود که ریسکها و فرصتهای بزرگی پیشرو دارند؟ اصلاً نوآوری و سرمایه در یک جامعه چگونه بهصورت پایدار و بادوام ترکیب میشود؟
مأخذ: مقاله "چگونه علم حقوق میتواند به فقر ملتها پایان دهد؟"، روزنامه دنیای اقتصاد، پنجشنبه ۲۸ ارديبهشت، ۱۳۹۱