آب در آیینه رسانه
مدتها است که آژیر خطر نابودی ذخایر آبی در بیشتر حوضههای آبریز کشور، به ویژه فلات مرکزی ایران به صدا در آمده است. اُفت شدید سفرههای آب زیرزمینی، خشکشدن بسیاری از قناتها، خشکشدن تالابها، دریاچهها و رودخانههای کمرمق، همه و همه نشان از فاجعهای قریبالوقوع دارد که تبعات زیستبومی ناگواری بر جای خواهد گذاشت. در این میان کارشناسان به زعم خود سعی در ارائه راهکارها و راهحلهایی برای مصرف بهینه آب دارند. از اینجا است که مفاهیمی نظیر الگوی کشت، تخصیص منابع، توسعه عرضه برای ایجاد تعادل بین عرضه و تقاضا به عنوان اهرم کاهش مصرف در ادبیات سیاسی، کشاورزی و اقتصادی کشور خودنمایی میکند. از سوی این کارشناسان انبوهی از اظهار نظرها درباره اصلاح الگوی کشت در رسانهها و مقالات مشاهده میشود.
اندک تأمل درباره توصیههایی که در گفتارها و نوشتارها درباره اینکه چه بکاریم یا نکاریم ارائه میشود، نشان میدهد که پیچیدگی و ملاحظات متعدد ضروری برای تصمیمگیری و توصیه به کشت محصولات مختلف، چندان که باید مورد توجه نیست و اغلب بر پایه تصورات شهودی و احساسی صادر شدهاند و پشتوانه منطقی و محاسباتی ندارند. مقاله حاضر با وقوف بر این کاستیها و پاسخ به پرسشهای زیر تهیه شده است:
۱- چه معیارهایی برای تصمیمگیری درباره الگوی کشت، از منظر بهرهوری آب قابل شناسایی هستند؟
۲- کاربرد معیارهای مختلف الگوی کشت (شاخصهای بهرهوری آب) درباره محصولات منتخب چه نتایجی را به دست میدهد؟
۳- توصیههای ارائهشده درباره الگوی کشت، چه پیامدهای اجتماعی و اقتصادی در پی خواهند داشت؟
عنوان | دانلودها | بازدید ها |
---|---|---|
آب در آیینه رسانه | 486 | 876 |