ضرورت فعالسازی حوزه دیپلماسی آب در وزارتخارجه
ایران از نظر سرانه آب تجدیدپذیر در منطقه خاورمیانه بعد از ترکیه و لبنان در مقام سوم ایستاده است که در مرز بحران آبی قرار می گیرد و به نظر میرسد با مدیریت و کنترل شرایط نه تنها بتوانیم وضعیت خود را بهبود بخشیده بلکه بتوانیم اثرگذاری خوبی در تعاملات منطقهای داشته باشیم.
مصطفی نادری پژوهشگر و فعال حوزه محیط زیست در یادداشتی با توجه به جایگاه کشور و وضعیت سرانه آب به وظایف دیپلماسی در این زمینه پرداخته است:
برخی از صاحبنظران قرن ۲۱ را قرن آب نامیدهاند. به نظر آنها منازعات جهانی برای استفاده از آب در این قرن شدت خواهد گرفت.
علیرغم آنکه ایران از نظر سرانه آب تجدیدپذیر در منطقه خاورمیانه بعد از ترکیه و لبنان در مقام سوم ایستاده اما در مرز بحران آبی قرار گرفته است، بااین حال به نظر میرسد با مدیریت و کنترل شرایط نهتنها بتوانیم وضعیت خود را بهبود بخشیده بلکه بتوانیم اثرگذاری خوبی در تعاملات منطقهای نیز داشته باشیم.
از همین منظر ایران در چهارسوی خود حوضههای آبریز مشترک و رودخانههای مرزی مهمی مانند اروندرود، هیرمند، هریررود، اترک و ارس با همسایههای خود عراق، افغانستان، ترکمنستان وجمهوری آذربایجان دارد. همچنین از مجموع حدود ۱۰۰میلیارد مترمکعب آب موجود در ایران، شش میلیارد مترمکعب آب وارد و حدود همین میزان از کشور خارج میشود.
در این میان پدیده تغییر اقلیم نیز کار ما را مضاعف کرده است چراکه پدیدههای سیلاب و خشکسالی دو روی یک سکه هستند. از همین وجه تغییر اقلیم باعث آن شده تا آوردههایی که وارد سدهایمان میشود اکثراً آوردههای سیلابی باشند و همین آوردههای سیلابی هستند که بخش عمدهای از رسوبات ورودی را به مخازن سدهایمان با دبی بالایشان تشکیل میدهند.
مهم است بدانیم بین نداشتن تنش آبی و داشتن امنیت آبی تفاوتهای بسیار جدی وجود دارد. ممکن است در کوتاه مدت و یا میان مدت هیچ شهری تحت تنش آبی نداشته باشیم اما ممکن است عمده شهرها هم امنیت آبی نداشته باشند؛ نگاهی که متأسفانه غالب بر اکثریت مسؤولان است و به جای نگاه بلند مدت امنیت آبی به دنبال نگاه کوتاه مدتی رفع تنش آبی هم هستند.
در مدیریت سیل و خشکسالی نیز بیش از آنکه نگران پروژهها و راهکارها باشیم، باید نگران سیاستها و سیاستگذاریها بود. توجه کنیم که مدیریت سیل پروسه و نه پروژه است.
با وضع فعلی آب و فرونشست دشتها و شیوههای موجود کشاورزی و باغداری، بزودی کشاورزی در بخش زیادی از سطح کشور منقرض میشود!
عدم توجه به مسئله آب در برنامههای توسعه و خصوصاً برنامه ششم توسعه که از ضعفها و کاستیهای جدی در مسئله سیاستگذاری آب رنج میبرد و رویکرد سازه محور و تأکید بر مدیریت عرضه بجای تمرکز بر روشهای مبتنی بر مدیریت تقاضا، باعث ادامه دارشدن یک ضعف و مشکل اساسی در سیاستگذاری کلان آب کشور شده است.
برای همین است که مشکل خوزستان با بودجههای میلیاردی، درختکاری و مالچ پاشی حل نمیشود و همینطور پول بیت المال به هدر میرود، به همین سبب باید به فکر مدیریت آب، احیای تالابها و سفرههای زیرزمینی آب و به دنبال راهی برای تبدیل کردن سیلابها به برکت بود.
به موازات تمام ابعاد داخلی، چالش کمبود آب و اهمیت اعمال سیاستهای منطبق با شرایط حال و آینده منابع آبی در داخل کشور، دیپلماسی آبهای مرزی و فرامرزی با در نظر گرفتن موقعیت جغرافیایی استراتژیک ایران، به عنوان ابزاری ضروری تلقی میشود و میتواند حلقه مکمل بسیج همگانی برای مدیریت بحران آب و سازگاری با مشکلات ناشی از کم آبی در کشور تلقی شود.
ابزاری که استفاده از آن محدود به کشورهای همسایه در یک حوزه آبی مشترک نمیشود و تمام کشورهایی که به طور مستقیم یا غیرمستقیم از تبعات کم آبی متضرر میشوند، در حال بهره مندی از این ابزار مؤثر برای کاهش تبعات بحرانی هستند که جامعه بین المللی آنرا تهدیدکننده صلح و امنیت جهان میداند.
جنگ آب در خاورمیانه به شکل نظامی رخ نداده اما با ابزار حقوقی این جنگ شروع شده است و برخی کشورها از جمله عراق در مراجع بین المللی علیه کشورهای همسایه طرح دعوا کردهاند. اگر دیپلماسی آب را جدی نگیریم باید منتظر جنگهای آب باشیم.
اقدامات کشورهای مختلف همسایه در سدسازی و مسائل آب و محیط زیست اثرات منفی روی ایران دارد که بخشی از آنرا به صورت گرد و غبار در خوزستان شاهد هستیم.
متأسفانه دیپلماسی آب در وزارت امورخارجه جایگاه ویژهای ندارد و از این حیث کشور صدمات جبران ناپذیری را تجربه کرده است. بسیاری از رودهای مرزی کشور همچون هامون خاطره جمعی همه ایرانیان است، اما متأسفانه به علت ضعف مدیریت اجتماعی آب نتوانستهایم این خاطره جمعی را زنده نگه داریم.
چرا دستگاه دیپلماسی کشور در برابر سدسازیهای ترکیه و افغانستان ساکت است؟ چرا علیرغم موافقتنامههای تاریخی قادر به گرفتن حقآبه هیرمند نیستیم؟ در رابطه با رودخانه هیرمند و دریاچه هامون چه اقدامی انجام دادهاند، بارها توسط نمایندگان سیستان تذکر داده شده که حاصل دیپلماسی آقای ظریف یک لیوان آب برای مردم سیستان نشده است!
چرا رایزنی با دستگاه دیپلماسی عراق برای مقابله با زیاده خواهیها و تخلفات آشکار ترکیه انجام نگرفته است؟ چرا نسبت به حضور جدی هند در افغانستان برای سدسازی در رقابت با پاکستان موضع گیری انجام نمیگیرد و از قدرت دیپلماسی آب برای تأمین امنیت آبی شرق کشور استفاده نمیکنیم؟
در مجموع باید گفت مجموع مدیریت سیاسی و مدیریت اجتماعی آب را با عنوان دیپلماسی آب میشناسیم.
دیپلماسی آب در کشور دچار نقصان بوده یعنی هم دیپلماسی عمومی و داخلی آب و مدیریت اجتماعی آن و هم دیپلماسی خارجی آب و مدیریت سیاسی آن دچار ضعفهای اساسی است.
کشور نیاز به دیپلمات آب دارد، کسی که بهطور متمرکز برای بحرانهای آبی و زیست محیطی در بالاترین سطوح بتواند چانهزنی کند و امتیازات لازم را اخذ کند.