حکمرانی آب، بهترین شیوه جامع نگر در مواجه با بحران آب است
استاد دانشگاه و عضو کمیته آب اتاق اصفهان: حکمرانی آب، بهترین شیوه جامع نگر در مواجه با بحران آب است
روش های مواجه با بحران آب کدامند؟ استاد دانشگاه صنعتی و عضو کمیته آب اتاق اصفهان میگوید که سه روش برای مواجه با بحران آب داریم. نخستین روش، روش سازهای است که از سدسازی شروع میشود تا تونل زدن، کانال زدن، با لوله آب را منتقل کردن و آبیاری تحت فشار.
«سید احمد خاتون آبادی» در خصوص عوارض روش سازهای میگوید: وقتی شما تونل میزنید یا سد احداث میکنید و آب را به جای دیگری میبرید، توهم فراوانی آب به وجود میآید که به دنبال آن جمعیت زیاد میشود، ذوب آهن احداث میکنند، به دنبال ایجاد ذوب آهن دوباره جمعیت میآید، دوباره فولادسازی راهاندازی میکنند چون فکر میکنند اینجا آب وجود دارد در حالی که جلوی آب در جای دیگری را گرفتهاند و اینجا مدام صنعت ایجاد میکنند. این صنعت جمعیت و آلودگی میآورد، ماشینها زیاد میشوند، کامیونها باید بیایند این آهنها را حمل کنند و اینها همه فرآیند بحران زیستمحیطی را تشدید میکنند.
این عضو کمیته آب اتاق اصفهان راه حل دوم در مواجه با بحران آب را راه حل مدیریتی میداند و میافزاید: مدیریت تولید، توزیع، مصرف و تقاضا. بهترین شیوه مدیریت تقاضاست که در این روش مورد توجه قرار میگیرد. یعنی اگر مسئولین مدیریت تقاضا را محور قرار دهند در این صورت اگر فولاد آمد و گفت که میخواهم کارم را توسعه بدهم میگویند آب نداریم، تقاضا نکن. مدیریت تقاضا شامل همه بخشها میشود، اگر آمدند و گفتند که در منطقهای که از آب حوزه در آن نمیرفته میخواهند کانال بزنند و آب ببرند، مثلا به دشت مهیار جلوی این تقاضا گرفته میشود. در بالادست اگر بگویند که ما میخواهیم پمپاژ کنیم چون این تقاضا منطقی نیست جلویش را میگیرند.
به گفته خاتون آبادی در تئوریهای جدید بهترین شیوه جامعنگر در مواجه با بحران، شیوه حکمرانی آب است که راه حل سوم محسوب میشود. وی میافزاید: در حکمرانی شما از سرچشمه در کوهرنگ بختیاری تا تالاب گاوخونی را یکپارچه میبینید نه تکه تکه. مشارکت مردم در مدیریت آب، شفافیتسازی اطلاعرسانی، مسئولیتپذیری و پاسخگویی مسئولین نیز در حکمرانی مورد توجه قرار میگیرد. در حکمرانی همچنین مدیریت تقاضا نیز هست و ارزش یک قطره آب هم در نظر گرفته میشود.
به گفته این عضو کمیه آب اتاق اصفهان، ارزش پولی یک قطره یعنی اینکه ما بدانیم این فولادی که تولید میکنیم اگر ارزش آبش را در نظر بگیریم قیمتش چند میشود، براین اساس اصلاً به صرفه نیست که فولاد تولید کنیم، تولید هندوانه هم به صرفه نیست. وی میافزاید: هر کیلو هندوانه ۴۰۰ لیتر آب مصرف میکند یعنی همراه یک هندوانه دو کیلو و نیمی که برای شیخنشینها خوبهایش را صادر میکنیم و خیلی خوب از کشاورز بخرند کیلویی ۳۰۰ تومان است ۱۰۰۰ لیتر آب مجانی صادر میکنیم. اینجاست که یک مفهوم جدیدی به نام آب مجازی مطرح میشود که یعنی با یک بشقاب برنجی که شما میخورید چقدر آب مصرف میکنید. خوب وقتی صلاح نیست نباید محصول آب برخاصی را کاشت بلکه باید آن را وارد کرد و آب آن را ذخیره کرد. یک هندوانه ۵/۲ کیلویی را اگر وارد کنیم ۱۰۰۰ لیتر از منابع کشور را مصرف نکرده ایم.
به گفته خاتون آبادی ویژگیهایی که در پدیدهای به نام حکمرانی وجود دارد عبارتند از شمول همه ذینفعان در تصمیمگیریها چنانکه دیگر نمیتوانند بدون اجازه ساکنان حوزه آب را به جای دیگری ببرند، در نظر گرفتن ارزش پولی یک قطره و بحث مشارکت. وی ایجاد بحران و رخ دادن اتفاقات ناخوشایند در حوزه زایندهرود را بخاطر رعایت نشدن یکی از اصول حکمرانی که شفافیت در اطلاعرسانی است میداند.
این عضو کمیته آب اتاق اصفهان به طول کشیدن ۷۰۰ سال برای ایجاد یک سانت خاک اشاره میکند و میافزاید: در منطقه جی و قهاب ۵۵ کوره آجرپزی است و در دشت گرگاب ۱۱۰ کوره آجرپزی. خاک اصفهان فرسایش ندارد بلکه در حال غارت شدن است. ۶۰ درصد از آجر کشور در اصفهان تولید میشود که این به معنی غارت خاک فلات مرکزی ایران است. اگر خدایی نکرده جنگی رخ دهد، اینجا دیگر نه آبی دارد و نه خاکی، کدام نیروی انسانی را میخواهند بفرستند که از مرزها دفاع کند.
به گفته وی آخرین تئوری در جغرافیای سیاسی این است که باید مناطق مرکزی کشورها از امنیت خاک، آب و امنیت غذایی برخوردار باشند که شعار سازمان ملل نیز همین است در حالی که در این منطقه مرکزی آب ما امنیت ندارد و خاکمان نیز با آجر شدن در حال غارت شدن است. خاتون آبادی میافزاید: میگویند با تولید آجر داریم اشتغالزایی میکنیم، این اشتغالزایی نیست بلکه غارت خاک نسلهای آینده است که کشاورز امروز هم از این غارت بینصیب نمانده. خاک اصفهان را دارند میفروشند، شن آن را هم همین طور! در حالی که یکی از دلایل بازچرخانی آب وجود این بافت شنی زیر این خاک است چون این فضاهای بین شنها آب را مثل اسفنج نگه میدارد و همه اینها با غارت شدن در حال نابودی هستند و ویژگی مثبت زمینشناسی اصفهان را هم از بین میبرند.
وی میگوید: این بهرهبرداریها به عنوان معدن شن فقط خیانت به زیستبوم فلات مرکزی ایران است، ما انسانها داریم در قدرت و تدبیر خداوند دخالت میکنیم و نسلهای آینده را به مخاطره میاندازیم. با این روندی که در پیش گرفتهایم خاک اصفهان فرو نشست میکند که به دنبال آن ابنیه تاریخی نیز فرو نشست میکند.
خاتون آبادی میافزاید: در جلسهای رسمی گفتهاند که ۷۳۰ مدرسه نشست کرده، ابتدا فکر کردند که معماران تقلب کردهاند و تعدادی از آنها را خواستند. آنها گفتند که محاسبات در ساخت مدارس درست بوده است، در واقع خاک اصفهان به علت برداشت از آبهای زیرزمینی و برداشت غیر اصولی از لایههای شنی فرونشست کرده و آبخوان دارد کور میشود. اگر این روند ادامه پیدا کند و آب در رودخانه نباشد و چاههای حریم رودخانه همچنان آبها را برداشت کنند آبخوان اصفهان کور میشود و اصفهان به سمت سومالیایی شدن پیش میرود.