مسئله آب امری اجتماعی و سیاسی نیز هست!!

استدلال نهایی این است که مسئله آب در ایران بیشتر پیامد دیالکتیک ساختار عاملیتی است که سیاست های اقتدارگرایانه را شکل داده است که در طول چند دهه گذشته بحران های سیاسی اجتماعی را نیز دامن زده است. زیرا این سیاست ها در چارچوبی اقتدارگرا تعریف شده اند. نتیجه چنین سیاست هایی برای جامعه ایرانی بازتولید مخاطراتی بوده است که نظام سیاست گذاری را با بحران ناکارآمدی مواجه کرده است. جامعه ایرانی در حالی که هزینه های سیاست گذاری اقتدارگرایانه را می پردازد؛ از هرج و مرج، نابسامانی و بهم ریختگی های سیاسی اجتماعی و اقتصادی نیز رنج می برد. این موضوع خود گواه بر این مسئله است که سطوح سیاست گذاری اجتماعی (کلان و خرد) دچار از هم گسیختگی شده است. از این رو اصلاح وضع موجود تابع اصلاح ساختارهای اقتدارگرایانه و پذیرش راهبرد بازگشت به جامعه و تقویت خرده سیاست ها است. بنابراین "تدوین منشور ملی آب" با تاکید بر دو ساحت کلان و خرد (زندگی روزمره)، اتخاذ راهبرد بازگشت به جامعه و تقویت خرده سیاست ها در جهت شکل گیری دولت میزگردی با هدف پاسخگویی از بالا به پایین، ترویج مسئولیت پذیری اجتماعی نهادی و جامعوی و همچنین تاکید بر جامعه پذیری زیستی و افزایش آگاهی در جهت کاهش شکاف ارزش  کنش از جمله مهم‌ترین اقدامات سیاستی محسوب می شود.

 

ادامه مطلب

فرم ثبت نظرات

نام
ایمیل
متن
متن