رویکردهای مدرن در برنامه‌ریزی تخصیص آب

 

به نسبتی که کمیابی آب در جهان افزایش یافته است، برنامه‌ها و توافقات تخصیص آب اهمیت فزاینده‌ای در حل تعارضات بین‌المللی، ملی و محلی بر سر دسترسی به آب می‌یابد. در حالیکه هدف‌ها و رویکردها با گذشت زمان تکوین یافته‌اند، بنیاد تخصیص منابع آب را همان فرایند تعیین اینکه چه مقدار آب برای استفاده انسان در دسترس قرار دارد و این آب چگونه باید میان مناطق و بهره‌برداران رقیب تقسیم شود باقی مانده است.

شماری از چالش‌ها که تا انتهای قرن بیستم ظهور کرد، به تحول مهم در برنامه‌ریزی تخصیص در حوضه منجر شده است. این چالش‌ها عبارت بودند از:

  • افزایش برداشت‌های آب
  • تخصیص بیش از حد آب حوضه و فقدان وجود مکان‌های مناسب برای ساخت سازه‌های آبی
  • رشد و تغییر اقتصاد، که به تنوع گسترده‌تر بهره‌برداران با تقاضاهای مختلف آب می‌انجامد.
  • تنزل وضعیت اکوسیستم‌های آب شیرین و از بین‌رفتن کارکردهای سیستم رودخانه، و
  • در دهه‌های اخیر، تغییر اقلیم.

در پاسخ به این موارد و چالش‌های دیگر، اکنون برنامه‌ریزی مدرن تخصیص در حوضه، تمرکز بیشتری بر بهینه‌سازی استفاده از منابع موجود و تحلیل‌های تفصیلی اقتصادی، اجتماعی و محیط‌زیستی و بررسی بده‌بستان‌ها میان استفاده‌کنندگان رقیب دارد. این روند با روند فاصله‌گرفتن از تأکید سنتی بر ساخت سازه‌های جدید برای تأمین تقاضای فزاینده ترکیب می‌شود، و تدابیر مدیریت تقاضا را در دستور کار قرار می‌دهد.

در نتیجه، رویکردهای مدرن در تخصیص آب حوضه غالباً بر پایه قواعد مفصل درباره نوسان، و متوازن‌سازی پیامدهای محیط‌زیستی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی ناشی از سناریوهای مختلف تخصیص آب بنیان‌گذاری می‌شود. به جای مجموعه ساده‌ای از قواعد ثابت، برنامه‌های مدرن تخصیص ممکن است بر پایه سناریوهای تصویرکننده نحوه پاسخ احتمالی مصرف آب به تغییر اقلیم، تغییر اقتصادها، مشوق‌های نرخ‌گذاری آب، و گزینه‌های تقسیم منافع مصرف آب به جای تقسیم خود آب صورت گیرد. ویژگی‌های این دست رویکردهای جدید عبارتند از:

توازن بهتر میان حق برداشت آب و حفاظت از محیط‌زیست: با شناخت ظرفیت طبیعی سیستم‌های رودخانه و نیاز به حفاظت زیرساخت طبیعی. این نگاه شامل ارزیابی‌ نیازهای محیط‌زیستی و ارزیابی‌های تفصیلی‌تر تقاضاهای آب برای استفاده انسان، شامل سطوح مناسب کارآیی است.

ارزیابی‌های موشکافانه و مبتنی بر ریسک جریان محیط‌زیستی: با شناخت اهمیت رژیم جریان برای حفظ اکوسیستم‌های آب شیرین و خدمات و کارکردهایی که رودخانه‌ها برای جوامع انسانی فراهم می‌آورند.

درک بهتر ارزش آب و تقاضاهای استفاده‌کنندگان آب: با شناخت نقش محوری- و غالباً محدودکننده- آب در اقتصاد و طیف متنوع استفاده‌کنندگان آب و نیازهای متفاوت آنان.

انعطاف‌پذیری بیشتر در شیوه‌ تخصیص آب: با شناخت عدم قطعیت‌ همراه با تغییرات در اقلیم، اقتصادها و جمعیت‌، و نیاز به نظام‌های تخصیص آب برای پاسخ به این تغییرات.

مأخذ: برنامه‌ریزی تخصیص آب در حوضه‌های آبریز. دفتر برنامه‌ریزی کلان آب و آبفا، 1398.

 

 

فرم ثبت نظرات

نام
ایمیل
متن
متن