انتقال آب دریای خزر- قسمت چهارم
قسمت چهارم- محرکهای اصلی
یک روش دیگر برای پاسخدادن به پرسش اصلی مطرحشده در قسمتهای پیشین، توجه به ویژگیهای طرح انتقال آب به سمنان است. به جز ابعاد گسترده و «ابرطرح» بودن، چه مشخصههای دیگری باعث جلب توجه افکار عمومی و طوﻻنیشدن مطالعات اولیه این طرح شده است؟ به نظر میرسد پاسخ را باید در ویژگیهایی چون نیازهای مطرحشده، شیرینکردن آب شور، انتقال طوﻻنی، ارزیابی اقتصادی و برنامهریزی مالی طرح جستجو کرد. درباره مشکلات، موانع و چالشهای نمکزدایی آب دریای خزر بر محیطزیست آبی شکننده محلی[1] و انتقال توأم با پمپاژهای مکرر به ارتفاع بیش از 2700 متراز دید فنی و اقتصادی و محیطزیستی، بهاندازه کافی صحبت شده و میشود. در این قسمت تمرکز بر نیازهای آبی تعریفشده و ارزیابی اقتصادی و مالی طرح است.
1- تعریف نیازها و تقاضای آب درآینده
درآیندهنگری که برای طرح انتقال آب شده است، رقم آب شهری از حدود 45 میلیون مترمکعب در سال وضع موجود، به رقم 100 میلیون مترمکعب در سال 1425 افزایش پیدا میکند، یعنی بیش از دو برابر میشود. رقم آب صنعتی از حدود 30 تا 40 میلیون متر مکعب وضع موجود، به رقم 150 میلیون متر مکعب در سال 1425 میرسد، یعنی نزدیک به چهار برابر. چنین رشدهایی برای مصارف 25 سال آینده این پرسش را در ذهن متخصصان آب ایجاد میکند که آیا در سال 1425 قرار است مدیریت آب مثل امروز باشد و در بر همین پاشنه بچرخد؟ یعنیآیا قرار است پیشرانهای توسعه کماکان بیقاعده رشد کند و باقیمانده منابع طبیعی و محیطزیست را به نابودی بکشاند؟ اگر پاسخ مثبت است که ما با یک مدیریت منابع آب منفعل و تسلیمشده روبرو هستیم که نمیتواند ادعایی برای تغییر و تحول داشته باشد. اما اگر پاسخ به پرسشهای فوق منفی است، ما ناگزیریم که برنامهریزی طرحها را مطابق با جهتگیریهای جدیدی بنا کنیم که در این قسمت موضوع نیازها از چند بعد قابل بحث و بررسی است، و به لحاظ اهمیت حتیاﻻمکان در بخش بعدی به هریک به طور جداگانه پرداخته میشود.
2- ارزیابی و تحلیلهای اقتصادی طرح
خلاصه مطالعات اولیه این طرح که همراه اظهار نظر مرکز پژوهشهای مجلس منتشر شد حاکی از آن است که این طرح فاقد توجیه اقتصادی میباشد. این بررسی در مرحله میانکار توسط مشاور مهاب قدس در سطح قیمتهای 1392 و بر اساس 4400 میلیارد تومان سرمایهگذاری اولیه مالی و 38 میلیارد تومان خسارت وارده در محل برداشت آب و 400 میلیارد تومان هزینههای نگهداری و بهرهبرداری در سال انجام پذیرفته است. این مطالعات احتماﻻً در گزارش بعدی که مشاور برای کارفرما، تغییر کرده است. در مطالعات میانکار، آب منتقلشده 7047 لیتر برثانیه معادل 222 میلیون متر مکعب در سال کل آب تأمینشده که 2000 لیتر بر ثانیه برای مصارف شهری و باقیمانده مصارف صنعتی است (مظاهری و عبدالمنافی، 1393).
فایدههای طرح جمعاً معادل ساﻻنه 490 میلیارد تومان که 79 درصد مربوط به آب صنعتی، 16 درصد آب شهری و 5 درصد تولید انرژی برقابی است. نسبت فایده به هزینهها برای 30 سال دوره بررسی، 53/0 برآورد شده است.
نتیجه بررسی کارشناسان این مرکز درباره اقتصاد این طرح، بدون بررسی مفروضات و مبانی این مطالعات در ذیل آمده است:
- پائینبودن نسبت فایده به هزینه که نشانه کارآیی نازل طرح است و فایده خالص منفی 436 میلیارد تومان معادل ساﻻنه نشانگر زیاندهی باﻻی طرح است.
- چرا گزینه کاهش مصرف آب و افزایش بهرهوری آب در بخشهای شهری، صنعتی، کشاورزی و بازدهی آن به عنوان رقیب انتقال آب از دریا مورد بررسی قرار نگرفته است؟
- پیشنهاد انتقال صنایع آببر با بازده کم اقتصادی به خارج از این استان.
از آنجایی که این بررسی به تمام جنبهها نپرداخته است، در قسمتهای بعدی با تشریح مبانی و فرایندهای مختلف کار، توضیحات بیشتری ارائه میشود.
پینوشت:
1- در حاضر ایران تاکنون نمکزدایی آب دریا در این مقیاس را نداشته است. طبق اظهارات اخیر مسئولان وزارت نیرو، بیش از 70 دستگاه آب شیرینکن با ظرفیت کل 150 میلیون متر مکعب در سال در حال فعالیت هستند.
مأخذ: طرح انتقال آب دریای خزر به فلات مرکزی، جنبههای عمومی، اقتصادی و مالی. انوش نوری اسفندیاری. اندیشکده ندبیر آب ایران، 1399.