ایران در کانون بزرگ‌ترین تنش آبی جهان

صنایع آب‌بر قطعا بخشی از بحران هستند، اما بخش دیگر مساله، کشاورزی غیرمتمرکز و ناکارامد و کاشت محصولات آب بر در استان‌های مرکزی ایران است.

«زاینده رود خشک شده است»؛ «تراز آب خزر به پایین‌ترین حد خود رسیده است»؛ «در نتیجه پروژه‌های انتقال آب و فروش آب به صنایع کوهرنگ خالی از سکنه می‌شود»، «ذخایر آبی سد‌ها در کشور به کمتر از ۴۰درصد رسید»، «۱۲۴ حلقه چاه در محدود طرح آبرسانی اصفهان بزرگ خشک شده است»، «تراز آب سد‌های البرز منفی شد»، «۵۸ درصد سد کرج و ۵۴درصد سد طالقان خالی است» و... این خبر‌ها و تیتر‌ها که این روز‌ها بخشی از اخبار رسمی کشور است تنها قسمتی از مجموعه خبر‌هایی است که درباره وضعیت نابه سامان آب کشور منتشر شده است. احتمالا تیر خلاصی که بر پیکر نیمه جان منابع آبی کشور زده شد نیز خبر «افتتاح سد ایلیسو توسط اردوغان» بوده است. خبری که به نظر می‌رسد در بی توجهی مسولان کشور و تیم دیپلماسی ایران ضربه‌ای تمام عیار بر پیکر منابع آبی کشور زده است.

بحران آب اصلی‌ترین بحران کشور در یک دهه آتی

از سوی دیگر بحران آب در ایران وارد مرحله تازه‌ای شده و حالا به یکی از بحران‌های جدی در کشور تبدیل شده است. در حالی که بار‌ها سازمان‌های بین المللی و از جمله «آکادمی ملی علوم ایالات متحده آمریکا» به صورت جدی به ایران اخطار داده بودند که وضعیت وخیم است، اما در اخطار‌های تازه مساله منابع آب زیرزمینی کشور نیز مطرح شده است. اخطار‌های سازمان‌های جهانی حداقل در سال‌های اخیر نشان می‌دهد که وضعیت ایران هر سال بدتر می‌شود و وضعیت نشان از بحران جدی در آب‌های زیرزمینی کشور دارد. اکنون به نظر می‌رسد که منابعِ آبِ تجدیدپذیر برای زندگیِ ۸۵ میلیون ایرانی کافی نبوده و در نتیجه بخشی از بار بر روی آب‌های زیرزمینی بوده است.

خطر رسیده به سفره‌های آب زیرزمینی

این بخش که به نظر می‌رسد قسمت کشاورزی کشور را در بر می‌گیرد به سفره‌های آی‌های زیرزمینی کشور رفته است و در نتیجه این رفتار سطح سفره‌های آب‌های زیر زمینی کشور پایین رفته است و این موضوع در طولانی مدت می‌تواند کشور را با بحرانی بزرگ‌تر مواجه کند. بحرانی که می‌تواند زندگی بیش از ۵۰ میلیون ایرانی را به خطر جدی بیاندازد. «پرویز کردوانی» از کارشناسان و متخصصان حوزه محیط زیست ایران، پیش از این در مورد برداشت بی‌رویه از آب‌های زیرزمینی گفته بود که: «در سال ۱۳۴۲ اگر با حفر چاه ۳۰ متری به آب می‌رسیدند حالا باید ۵۵۰متر حفر شود. علاوه بر این که قنات‌ها که منبع آبی بودند با رسیدن چاه‌ها دل‌آزار و کهنه و خشک شده اند، چاه‌ها هم خشک هستند و بهتر است اینطور بگویم که آبی وجود ندارد و تمام شده است.»

کردوانی در توضیح نیز گفته بود که: «منظور از چاه‌های سطحی همان چاه‌های سنتی است که در خانه‌ها وجود داشت و با یک سطل و قرقره آب را بیرون می‌آوردند یعنی اگر تا ۲۰متر زمین را می‌کندند به آب می‌رسیدند که به آن آب زیرزمینی سطحی گفته می‌شود. این عدد وقتی به ۵۰متر می‌رسد چاه نیمه عمیق و از ۵۰ متر به بعد هم می‌شود چاه عمیق.»

نتیجه اولیه بحران آب نیز حالا این است که دولت ایران حتی هشدار می‌دهد که با کمبود تامین آب شهری نیز مواجه شده و از سوی دیگر درگیری‌های بین استانی بر سر منابع آبی که مدام کاهش می‌یابد، افزایش یافته است.

اعتراضات آب در خوزستان

نمونه بسیار مهمی از بحران‌های به وجود آمده، در تیرماه امسال را در خوزستان شاهد بودیم. در تیرماه سال جاری چنان بحران آب گریبان گیر مردم در خوزستان شد که اعتراضات به این وضعیت باعث شد به خیابان بیایند تا صدای بی آبی و اعتراضشان به گوش مسولان برسد. اعتراضاتی که از آخرین روز‌های تیرماه آغاز شد و تا تا اوایل مرداد ماه نیز ادامه یافت. در نهایت نیز تنها باز شدن سد‌های دز و کرخه بود که تا حدودی اوضاع را بهبود بخشید، راهکاری موقت و فوری که نه برای خوزستان تشنه و نخل هایش و هوزالعظیم آب شد و نه امانی برای موجودی پشت دو سد بزرگ کشور باقی گذاشت.

در حقیقت تلاش موقت برای آرام کردن مردمی که همه دارو ندارشان و از جمله گاومیش‌های خود را نابود شده می‌دیدند، هیچ فایده‌ای که نداشت، بلکه موجب کاهش سطح آب پشت سد‌ها تا حدی شد که بحران جدی برق و آب را از سوی دیگر نیز رقم زد.

همه استان‌های کشور درگیر بحران‌های آب هستند

همین مساله به خوبی نشان می‌دهد که بحران بسیار جدی‌تر از این است که بتوان با مرحم‌های موقت بحران را حل کند. این شرایط البته که در حالی است که خشکسالی در چند سال اخیر نیز تشدید شده و حالا گریبان تمام کشور را گرفته است. اما مساله مهم‌تر این است که در برخی مناطق مانند خوزستان و هورالعظیم وضعیت حادتر نیز است. باید توجه کرد که در سال‌های اخیر استان‌های مرکزی، ایلام، چهارمحال بختیاری، لرستان، خراسان جنوبی، خراسان شمالی، لرستان به شدت با بحران و تنش آبی رو به رو شده اند.

بحران آب هم چنین منجر به فرونشست جدی زمین در استان‌های فارس و یزد نیز شده است و اصفهان حتی دیگر به طور جدی با بحران آب آشامیدنی روبه رو است. بر اساس گزارش خود استانداری خوزستان در مرداد سال جاری، در مجموع حدود ۱۱ شهر استان خوزستان در بحران خشکسالی و بی‌آبی قرار دارند، ۶۶۰ روستا فاقد لــوله‌کشی آب و کل روستا‌های فاقد آب استان با ۷۸ تانکــر سیار آبرسانی می‌شوند!

این آمار حداقل نشان می‌دهد که در استان‌های کشور چه وضعیت اسفباری در حوزه آبی به وجود آمده است.
این شرایط و آمار در حالی است اکنون از دو استان اردبیل و گیلان نیز خبر‌هایی که به گوش می‌رسد حکایت از جدی‌تر شدن بحران دارد. تصور کنید استانی، چون گیلان با میزان بارندگی میانگین ۷۷.۵ میلیمتر و استان اردبیل با میانگین بارندگی حدود ۷۰ میلیمتر، اکنون به صورت جدی درگیر بحران آب شده اند.

بر اساس آن چه وزارت نیرو اعلام کرده است اکنون چندین شهر استان اردبیل با بحران آب شهری مواجه شده اند و در گیلان زنگ اخطار بحران آب سالم شنیده می‌شود و استان مازندران سال هاست درگیر مساله آب شده است. تصور کنید با این شرایط که حالا وصف آن می‌رود به زودی وضعیت حتی بحرانی‌تر نیز خواهد شد.

اصفهان هم کانون بحران و هم بحران‌ساز

اما در این میان و تا هنوز وضعیت در استان‌های شمالی کشور حداقل معمولی است به سوی فلات ایران و مرکز کشور بازگردیم. بخش‌هایی که به نظر می‌رسد حالا و با وضعیت‌های رخ داده درگیر تنش‌های استانی نیز شده اند. در سال‌های اخیر بار‌ها از درگیری میان کشاورزان استان اصفهان و لرستان شنیده ایم، هم چنین در سال‌های اخیر ماجرای درگیری بین دو استان یزد و اصفهان، و خوزستان و اصفهان نیز شنیده شده است و آن قدر نام اصفهان در میان مجادلات تکرار شده که به نظر می‌رسد که نه فقط یکی از کانون‌های بحران آبی کشور، اصفهان است که یکی از بحران ساز‌ها نیز در استان اصفهان واقع شده، و آن هم ایجاد صنایع آب بر در این استان کشور و حداقل دو استان همجوار آن کرمان و یزد است!

راهپیمایی کشاورزان بر بستر خشک زاینده رود

در روز‌های اخیر خبر اعتراض کشاورزان اصفهانی و حتی راهپیمایی آنان بر بستر خشک زاینده رود بار‌ها از رسانه‌های رسمی و شبکه‌های اجتماعی منتشر شده است. کشاورزان اصفهانی حالا خواستار حقابه کشت پاییزه خود هستند و در اعتراض و برای گرفتن حقابه خود حتی در بستر رودخانه زاینده رود چادر زدند؛ این کشاورزان می‌گویند آبی که سهم کشاورزی بوده را کارخانه‌های ذوب‌آهن و فولاد مبارکه اصفهان و سرامیک‌سازی در یزد گرفته اند و حالا بحران به صورت جدی گریبان گیر آنان شده است.

به نظر می‌رسد اعتراضی که به طور مکرر و بار‌ها توسط بسیاری از استان‌های همجوار انجام می‌شد این بار گریبان گیر کشاورزان اصفهانی شده و بختک ایجاد صنایع آب بر در دل کویر بدون اندیشیدن به آن که چه طور قرار است آب این صنایع تامین شود حالا گریبان گیر مردم استان اصفهان نیز شده است.

کشاورزان اصفهان در راهپیمایی روز‌های گذشته خود در بستر خشک شده زاینده رود شعار می‌داده اند که: «۲۰ ساله این رودخونه رو آبش به غارت بردن/ شهر به این قشنگی دیگه صفا نداره/ آبش تو لوله کردن/ سرلوله رو تابوندن/ هرجا که خواستن بردن». هر چند باز هم در گلایه‌های مردم در اصفهان هم چنان پای استان همجوار دیگری یعنی یزد هم وسط کشیده شده بود، اما این بار مشخصا تنها یک مورد در این استان مد نظر بود، کارخانه سرامیک یزد. از سوی دیگر کشاورزان استان به طور صریح صنایع آب بر را در داخل استان اصفهان نیز هدف شعار‌ها و انتقادات خود قرار دادند.

صنایع آب بر در کویر ایران، بحران زایی که می‌تازد

البته که کشاورزان اصفهانی در حالی دلیل بی‌آبی که گریبان گیرشان شده است را انتقال آب زاینده رود به یزد و کارخانجات می‌دانند که چندین دهه است که برنامه‌ریزی‌های کلان اقتصادی در راستای توسعه صنعت فولاد در ایران اصل قرار گرفته است و با توجه به اقلیم کشور و آب‌بر بودن این صنعت، تاثیرات ویرانگیز آن بر محیط زیست غیرقابل انکار است. با در نظر گرفتن ظرفیت تولید سالانه حدود ۳۰ میلیون تن فولاد در ایران، صنعت فولاد ایران سالانه به حدود ۲۱ تریلیون لیتر آب احتیاج دارد و سوال این است، این آب را چطور باید تامین کرد؟ در سال‌های اخیر چقدر اندیشیده شده که راه‌های جایگزینی برای تامین این آب ایجاد شود؟ چقدر دیگر قرار است از جان و خاک و نفس ایران، از منابع آب زیرزمینی برداشت شود تا صنایع آب بر به تنفس مصنوعی خود ادامه دهند و وقتی این آب دیگر نباشد چه خواهند کرد؟

این سوالات و سوالاتی از این دست حالا جدی‌تر از همیشه مطرح می‌شوند و البته یک سوال خیلی مهم‌تر کدام گروه‌های اجتماعی و سیاسی، کدام بخش اقتصادی کشور از تولید و صادرات فولاد در ایران، در شرایطی که به قیمت نابودی و فرسایش و فرونشست خاک ادامه می‌یابد سود می‌برند؟

کشاورزی آب‌بر، بحرانی که منابع آب زیر زمینی را تاراج می‌کند

از سوی دیگر این همه ماجرا نیست، مساله صنایع آب بر قطعا بخشی از بحران است، اما بخشی دیگر مساله کشاورزی غیرمتمرکز و ناکارامد و هم چنین مساله کاشت محصولات آب بر در استان‌های مرکزی ایران است. بیش از دو دهه است که بار‌ها کارشناسان گفته اند که باید نحوه کشت و محصولات قابل کشت در این منطقه تغییر کند و هم چنین اندیشه‌ای برای معیشت جایگزین کشاورزان در این منطقه صورت گیرد، اما چقدر در این دو دهه به آن توجه شده است؟ هیچ!

محیط زیست ایران، توان این را دارد که به جای محصول کشاورزی آب بری هم، چون برنج که در بخش‌هایی از استان اصفهان و هم چنین خوزستان کاشته می‌شود، محصولات ارزشمند و گران تری کاشته شود و در پروسه صادرات قرار بگیرد، محصولاتی که نفع خوبی برای کشاورز و در عین حال برای صادرات کشور دارد. تغییر این روند، اما نیاز به همت مدیران و مسولانی دارد که به جای دو دهه فقط بازی با کلمات، کمربند‌ها را محکم ببندند و هر چه سریع‌تر راهی برای معیشت جایگزین برای کشاورزان استان بیاندیشند. توجه کنید کشاورزانی که دهه هاست یک محصول را کاشت و نگهداری و برداشت کرده اند شاید به سختی قبول کنند محصول دیگری را بکارند، اما اگر به آنان آموزش کافی داده شود و از سویی خرید تضمینی رخ بدهد و در عین حال مطمئن باشند منفعت اقتصادی بیشتری برایشان دارد، به راحتی تغییر را می‌پذیرند. حالا فکر می‌کنید در سال‌های اخیر و با این همه افزایش بحران آب در کشور، چقدر برای این مساله تلاش شده است؟ هیچ و هیچ!

تنش در استانداری اصفهان در حضور وزیر نیرو

حالا و در این شرایط با کشاورزی آب بر در میان کویر، در کنار صنایع آب بر در محلی که نباید باشند، خطر بیشتر از همیشه بیخ گوش منابع آب زیرزمینی ایران است. کما این که به نظر می‌رسد آب پشت سد‌ها نیز در وضعیت نابه سامانی قرار گرفته اند و نشانه آن تنش در جلسه بین وزیر نیرو و نمایندگان کشاورزان اصفهانی روشن شده است.

«محمدرضا جعفری»، عضو هیات مدیره صنف کشاورزان اصفهان در هفته جاری و پس از تنش‌های رخ داده خبر داده بود که جلسه‌ای با وزیر نیرو برگزار شده و در ابتدای جلسه، کشاورزان صحبت کرده و دغدغه‌هایشان را گفتند. وزیر نیرو نیز قول داده که حق آبه کشاورزان اصفهانی و خسارت‌های آنان پرداخت شود.

کشاورزان در ادامه از وزیر نیرو خواستند تاریخ دقیق بازگشت آب به زاینده‌رود را اعلام کند. وزیر نیرو گفته است که آب زمانی باز می‌شود که حجم آب پشت سد حداقل به ۳۵۰ میلیون مترمکعب برسد. این گفته با اعتراض و عصبانیت کشاورزان همراه شده و شاورزان عصبانی با فریاد، اعتراض خود به وزیر نیرو را نشان دادند و یکی از کشاورزان بطری آب معدنی را بلند کرد و با فریاد و عصبانیت گفت که این آب ماست که برده‌اید و حالا آن را ۴هزار تومان به ما می‌فروشید.

در نهایت و پس از تنش‌های رخ داده استاندار وعده داده است که که کمیته‌ای با حضور نماینده کشاورزان تشکیل می‌شود تا درباره بازگشت آب به زاینده‌رود تصمیم بگیرد. قرار شد این تصمیم از طرف استاندار به وزیر نیرو اعلام شود تا برای بازگشایی آب تصمیم‌گیری شود.

فارغ از بحث درگیری و تنش در این جلسه مساله نکته‌ای است که در گفته وزیر وجود داشته است و آن این است که آب پشت سد از ۳۵۰ میلیون مترمکعب کمتر است و تا زمانی که به این رقم نرسد نمی‌توان آب سد را رها کرد. حال و با این وضعیت بحران بارش در کشور، آب سد کی به این سطح می‌رسد؟ نامشخص است و به نظر می‌رسد با این مدیریت ناکارآمد و عقب افتاده آبی کشور فعلا باید دست به آسمان بلند کنیم تا سالی بگذرد و ببینیم آیا آقایان مسول که برای رسیدن به صندلی قدرت از هیچ بداخلاقی دریغ نمی‌کنند اصلا برنامه‌ای برای نجات کشور از این بحران آبی دارند یا فقط می‌خواهند تماشاچی باشند.

 

منبع: مخاطب 24

فرم ثبت نظرات

نام
ایمیل
متن
متن