قانون جامع آب؛ بایسته‌ها و مولفه‎ها


ظرفیت حکمرانی آب، سطح قابلیت یک جامعه را برای پیاده‌سازی تدابیر اثربخش آبی به وسیله سیاست‎ها، قوانین، نهادها، مقررات و ساز و کارهای رعایت قوانین نشان می‌دهد. بدون سیاست روشن، پی‌ریزی نظام منسجم قوانین دشوار  است؛ بدون ساختار حقوقی تثبیت‌شده و روشن، نهادها دشوار بتوانند بدانند چگونه باید عمل کنند؛ و بدون نهادهای اثربخش، اعمال و رعایت قانون احتمالاً تضعیف خواهد شد.
قانون را می‌توان صورت مدون سیاست‌های عمومی قلمداد کرد. قطعیت قانون برای کسب و کارها و دستگاه‌های مسئول، این امکان را فراهم می‌کند که با این آگاهی که آب بر اساس ساختاری معین فراهم خواهد شد، از قبل برنامه‌ریزی کنند و درباره سرمایه‌گذاری تصمیم بگیرند. قانون تعیین می‌کند چه کسی حق استفاده از آب از منابع مختلف دارد. قانون می‌تواند به شهروندان، حق بهره‌مندی از آب شرب بدهد، و بنابراین در صورتی که آن را دریافت نکنند حق دارند پیگیر جبران آن شوند. قانون می‌تواند ساز و کارهایی را برای دولت برای مشارکت با بخش خصوصی مشخص کند. در نهایت، می‌تواند بر چگونگی مذاکره دولت با کشورهای همسایه درباره مسائل آبی تأثیر بگذارد، یا می‌تواند در پاسخ به مذاکرات بین‌المللی تصویب شود. قوانین روشن، مطمئن و با طرح و تدوین مناسب، هزینه‌های مبادله را کاهش می‌دهد، حقوق مالکیت را روشن می‌کند، و امکان دخالت شهروندان و درک فرایندهای اقتصادی و قانونی مرتبط با مدیریت آب را فراهم می‌آورد. وقتی قانون تضمین‌کننده شفافیت و پاسخگویی باشد، فساد نیز کاهش می‌یابد.

نظرات

    کاظم
    اصلاح الگوی حکمرانی در آب با نگاه میان رشته ای وتکیه بر علوم انسانی از اهم موضوعاتی است که باید به آن پرداخته شود واستارت آن نیز باید از مراکز تحقیقاتی ودانشگاهها باشد وبایستی ذینفعان وتشکاها در آن نفش اصلی را داشته باشند .با تشکر از مطالب وفعالیتهای متولیان اندیشکده

فرم ثبت نظرات

نام
ایمیل
متن
متن