شکست سیاست‌های دستوری

 آن چیزی که باعث شده است سیاست‌های تغییر در الگوی کشت ابتر بماند، عدم آشنایی با ماهیت مساله است. الگوی کشت مبتنی بر تفکر مدیر مزرعه است و مولفه‌های اقتصادی، اقلیمی، اجتماعی و حتی سیاسی و فرهنگی نیز بر این تفکر اثرگذار هستند، از این رو برای تغییر در الگوی کشت، ابتدا باید نوع تفکر و نگرش مدیر مزرعه را تغییر داد. بعضا تغییر در نگرش کشاورز نیازمند گذشت سال‌های زیادی است و به همین ترتیب تغییر در الگوی کشت هم امری زمانبر خواهد بود.

انتخاب الگوی کشت حلقه نهایی از تصمیمات کشاورز است و مجموعه عوامل بسیاری در این تصمیم وی نقش داشته‌اند. بنابراین هرگونه سیاستی که قصد تغییر در آن را داشته باشد، باید عواملی را که منجر به این تصمیم می‌شود تغییر دهد. برای نمونه اگر قصد داریم که گیاه زراعی خاصی در ترکیب جدید مزرعه قرار گیرد یا گیاه دیگری از الگوی کشاورز حذف شود، باید عوامل بیرونی را به نحوی تنظیم کرد که کشاورز همان ترکیب مورد نظر سیاست‌گذار را اتخاذ کند.

ادامه مطلب

نظرات

    نورالدین فرجی
    با سلام با کلیت مطلب که نباید با کشاورز بصورت دستوری و دیکته ای عمل کرد موافقم اما با نهایت احترام و با توجه به تجربه چندین ساله ی کار با کشاورزان بصورت مستقیم دارم که هنوز هم ادامه دارد، احساس کردم پیشنهادات شما برای حل این مشکل و موانع مناسب نیست . چرایی و چگونگی این موضوع هم نیاز به بحث و گفتگو دارد و توضیحات زیادی را می طلبد که اگر عمری باشد و اراده ای برای شنیدن، انشاالله روی آن نیز می توانیم صحبت داشته باشیم فقط چرا به این نکته رسیدم آن هم اینکه پیشنهادات شماهم باز همان حالت دستوری را دارد و نگاه بالاسری محسوب می شود و ... با تشکر - نورالدین فرجی عضو شورای نظام مهندسی کشاورزی شهرستان میاندوآب(آذربایجان غربی) رئیس انجمن آزمایشگاههای خاکشناسی آذربایجان غربی تسهیلگر توسعه پایدار روستایی (زمینه فعالیت: کشاورزی، محیط زیست و منابع طبیعی)

فرم ثبت نظرات

نام
ایمیل
متن
متن